جدول جو
جدول جو

معنی خایدالو - جستجوی لغت در جدول جو

خایدالو
نام یکی از شهرهای عیلامیان است که بعقیده دمرگان در دره ای پایین تر از شهر فعلی خرم آباد قرار داشته، مرحوم دهخدا نیز همین حدس را زده اند، رجوع به ’جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران ص 300’ و تاریخ ایران باستان مشیرالدوله ص 130 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ)
دانۀ سفید رنگی از جواهر است. خایه دانه. (از الجماهر بیرونی ص 129، پاورقی). رجوع به خایه دانه شود
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل است. واقع در 33 هزارگزی جنوب اردبیل و 24 هزارگزی شوسۀ اردبیل - خلخال. محلی است کوهستانی و معتدل و سکنۀ آن 401 تن، مذهبشان شیعه، و زبانشان ترکی است آب آنجا از چشمه و رود بوسون میباشد. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گاوداری. صنعت دستی آن قالی بافی است راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از ایلات خمسۀ فارس که در عراق و آذربایجان نیز شعبه هایی از آن زندگی میکنند، گویند قسمتی از آنها از عهد مغول به فارس آمده اند و بیشتر اوقات چندین هزار نفر لشکر سواره و پیاده از ایل اینالو در رکاب پادشاهان خدمت کرده اند، در اوایل عهد صفویه عشایر اینالو جزو اویماقات قزلباش بود و در عهد شاه عباس صفوی مهمترین طوایف شاهسون بشمار می آمده اند، در فارس ایلات اینالو اکنون دارای تیره های مختلف است، محل ییلاق آنها را مجردو مرودشت ومحل قشلاقشان خفر و داراب و فسا است، در خرقان و ساوه نیز از شعب اینالو زندگی میکنند، چنانکه در اطراف اردبیل و مشکین شهر نیز بعضی شعب این عشایرسکونت و گاه ییلاق و قشلاق دارند، طوایف اینالوی حدودساوه بنابر مشهور در زمان آغامحمدخان قاجار و بامر او از حدود مغان آذربایجان به این ناحیه کوچانده شده اند، (دایره المعارف فارسی)، رجوع به اینانلو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بادالو
تصویر بادالو
متورم ورم کرده باد کرده پف کرده: چشمهای باد آلو
فرهنگ لغت هوشیار
قسمت بالای بیضه ۲بیضه بند
فرهنگ گویش مازندرانی
زردآلو
فرهنگ گویش مازندرانی