- خاورشناس
- مستشرق شرق شناس
معنی خاورشناس - جستجوی لغت در جدول جو
- خاورشناس
- کسی که آشنا و دانا به اوضاع و احوال ملل مشرق زمین است، شرق شناس، مستشرق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استشراق شرق شناسی
مستشرق
حیوان شناس آنکه درباره جانوران تتبع و تحقیق دارد
آنکه دربارۀ جانوران مطالعه و تحقیق می کند
ستاره شناس، منجم، اخترشمار، اخترشمر، اخترمار، برای مثال سماع ناهید آخر ز مردمان که شنید؟ / که خواند او را اخترشناس خنیاگر؟ (مسعودسعد - ۱۵۰)
کسی که انواع داروها و خواص درمانی آن ها را بشناسد
کسی که انواع خاکها و خاصیت هر کدام جهت کشت و زرع را می شناسد
Zoologist
Herbalist
зоолог
травник
Zoologe
Kräuterkundiger
травник
zielarz
zoólogo
fitoterapeuta
zoologo
erborista
zoólogo
herbolario
herboriste
zoologiste
zoöloog
kruidenkenner
นักสัตววิทยา
ahli zoologi
ahli jamu