جدول جو
جدول جو

معنی خاهن - جستجوی لغت در جدول جو

خاهن
خاطر خواه، خاهان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خانه
تصویر خانه
بنایی که انسان، به ویژه خانواده در آن زندگی می کند، منزل، جایی که جانوران در آن زندگی می کنند، لانه، کنام،
هر یک از چندضلعی های موجود در یک صفحه مثلاً خانۀ شطرنج، پیراهن چهارخانه،
اتاق، مکان انجام دادن کاری مانند آهنگری، تیمار کردن، چاپ کردن و عبادت کردن در کلمات «آهنگرخانه»، «تیمارخانه»، «چاپخانه» و «عبادتخانه»،
در علم نجوم هر یک از بخش های ناهموار منطقه البروج، اتاق
خانۀ باد: در علم نجوم کنایه از برج میزان، برای مثال سنبلۀ چرخ را خرمن شادی بسوخت / آتش خورشید کرد خانۀ باد اختیار (خاقانی - ۱۸۳)
خانه خانه: خانه به خانه، دارای خانه های متعدد، دارای شکل های چهارگوش مانند صفحۀ شطرنج
خانۀ خدا: کنایه از کعبه، مسجد
خانۀ کمان: سوراخ موجود در میانۀ کمان، در کنار محل دست گرفتن، که تیر را از آن می گذرانند، کمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهن
تصویر راهن
رهن دهنده
فرهنگ فارسی عمید
نوعی سنگ آهن به رنگ قهوه ای که در طب قدیم ساییدۀ آن را برای تحلیل ورم و معالجۀ جرب به کار می برده اند، برای مثال خمی از خماهن برانگیخته / به خم ها سکاهن بر او ریخته (نظامی۵ - ۷۹۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خازن
تصویر خازن
آلتی در بعضی دستگاه های برقی که انرژی برق در آن ذخیره می شود، جریان مستقیم را مسدود می کند و جریان متناوب را عبور می دهد، جمع خزنه و خزّان، نگهبان خزانه، خزانه دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خائن
تصویر خائن
خیانت کننده، خیانت کار، دغل و نادرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاهن
تصویر کاهن
روحانی مسیحی یا یهودی، روحانی اقوام باستان مانند بابلیان و مصریان، غیب گو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داهن
تصویر داهن
چاپلوس، دغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واهن
تصویر واهن
رگ دوش، سست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاهن
تصویر عاهن
نیازمند و درویش
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه خبر دهد از وقایع آینده و ادعای آگاهی بر اسرار و اطلاع از علم الغیب کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماهن
تصویر خماهن
نوعی سنگ سخت و تیزه مایل بسرخی حجر حدیدی صندل جدیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خائن
تصویر خائن
خیانت کار، دغلباز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابن
تصویر خابن
دروغباف، سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهن
تصویر راهن
رهن کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامن
تصویر خامن
گمنام، بی قدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه
تصویر خانه
سرا، آنجائی که در آن آدمی سکنی میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خازن
تصویر خازن
نگهبان، خزینه دار، دخیره کننده، حفظ کننده مال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاین
تصویر خاین
خیانت کننده، نا استوار، دغل، نادرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاین
تصویر خاین
((یِ))
خیانتکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاهن
تصویر کاهن
((هِ))
روحانی مصریان باستان، بابلیان و یهودیان، فال گیر، غیب گو، جمع کهنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهن
تصویر راهن
((هِ))
گرو گذارنده، رهن گذارنده، ثابت، دایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خازن
تصویر خازن
((زِ))
خزانه دار، نام قطعه ای است در بعضی از دستگاه های برقی که انرژی به صورت برق در آن ذخیره می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خانه
تصویر خانه
((نْ یا نِ دِ))
اتاق، سرای، دار
خانه بخت رفتن: کنایه از شوهر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خماهن
تصویر خماهن
((خُ هَ))
نوعی سنگ آهن به رنگ تیره که ساییده آن را برای درمان جرب به کار می بردند، خماهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خائن
تصویر خائن
دشمن یار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خازن
تصویر خازن
انباره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خانه
تصویر خانه
House, Home
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خائن
تصویر خائن
Traitor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خائن
تصویر خائن
предатель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانه
تصویر خانه
дом
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خائن
تصویر خائن
Verräter
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خانه
تصویر خانه
Zuhause, Haus
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خائن
تصویر خائن
зрадник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خانه
تصویر خانه
будинок , дім
دیکشنری فارسی به اوکراینی