جدول جو
جدول جو

معنی خانلق - جستجوی لغت در جدول جو

خانلق
(لُ)
دهی است از دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان. واقع در 4 هزارگزی شمال شیروان و 2 هزارگزی شمال شوسۀ عمومی قوچان به شیروان. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 596 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. این ده از قنات مشروب میشود و محصولاتش غلات، انگور است. اهالی به زراعت گذران میکنند و راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خالق
تصویر خالق
(پسرانه)
به وجود آورنده، پدیدآورنده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خالق
تصویر خالق
خلق کننده، آفریننده، از نام ها و صفات خداوند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
خفه کننده گلو. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، شعب تنگ. شکاف تنگ، کوچۀ باریک. (منتهی الارب) ، کابوس. (بحر الجواهر). جاثوم. نیدلان. بختک
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
نام ناحیتی بوده ببلاد نزار. یاقوت چنین آرد: ابومنذر گفت: نقل کرده اند که ایاد بن نزار و برادران در تهامه و حدود آن زندگی میکردند ناگاه بین آنها جنگ درگرفت و طایفۀ مضر و ربیعه دو فرزند دیگر نزار را علیه ایاد یاری کردند و بین آنها در خانق، که حال از بلاد کنانه بن خزیمه است، جنگ درگرفت و در این جنگ ایاد هزیمت یافت. یکی از بنی حفصه بن قیس بن عیلان در ذم ایاد گفته است:
ایاداً، یوم خانق، قد وطئنا
بخیل مضمرات قد برینا
ترادی بالفوارس کل یوم
غضاب الحرب تحمی المحجرینا
فابنا بالنهاب و بالسبایا
و اضحوا فی الدیار مجدلینا
(از معجم البلدان یاقوت حموی)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران. واقع در 51 هزارگزی جنوب باختری ری و 8 هزارگزی خاور شوسۀ قم. این دهکده در جلگه قرار دارد وآب و هوایش معتدل میباشد. سکنۀ آنجا 529 تن که مذهب آنها شیعه و زبانشان فارسی است، آب آنجا از قنات ورود کرج و محصول آن غلات و صیفی و باغات و چغندرقند میباشد. شغل اهالی زراعت است و آثار قلعه خرابه ای نیز در آنجا است. راه مالرو ولی از طریق حسن آباد کلین میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است از دهستان حومه بخش اشنویۀ شهرستان ارومیّه. واقع در 7 هزارگزی خاور اشنویه در مسیر شوسۀ اشنویه به نقده. ناحیه ای است واقع در دامنۀ کوهسار با آب و هوای مناطق سردسیری دارای 139 تن سکنه که سنی مذهب و کردزبانند. این دهکده از رود خانه اشنویه مشروب میشود و محصولات آن غلات و حبوبات و توتون میباشد. اهالی به کشاورزی و گله داری امرار معاش میکنند. و از صنایع دستی جاجیم می بافند. راه این دهکده شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانوق
تصویر خانوق
از ریشه پارسی خناک باد زهره از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانق
تصویر خانق
خفه کننده گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالق
تصویر خالق
نو بیرون آورنده، آفریدگار، آفریننده، بوجود آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالق
تصویر خالق
((لِ))
آفریننده، خلق کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خالق
تصویر خالق
آفرینشگر، آفریننده، آفریدگار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خالق
تصویر خالق
الخالق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خالق
تصویر خالق
Creator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خالق
تصویر خالق
créateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خالق
تصویر خالق
창조자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خالق
تصویر خالق
yaratan kişi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خالق
تصویر خالق
خالق
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خالق
تصویر خالق
mumbaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خالق
تصویر خالق
স্রষ্টা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خالق
تصویر خالق
יוצר
دیکشنری فارسی به عبری
خالق
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خالق
تصویر خالق
創造者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خالق
تصویر خالق
schepper
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خالق
تصویر خالق
सर्जक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خالق
تصویر خالق
pencipta
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خالق
تصویر خالق
ผู้สร้าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خالق
تصویر خالق
creador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خالق
تصویر خالق
criador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خالق
تصویر خالق
创造者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خالق
تصویر خالق
twórca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خالق
تصویر خالق
творець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خالق
تصویر خالق
Schöpfer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خالق
تصویر خالق
создатель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خالق
تصویر خالق
creatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی