- خامشه
- شاه تره، گیاهی خودرو با گل هایش ریز خوشه ای قرمز رنگ که مصرف دارویی دارد
شهترج، شیترک، شیطره، سرخیوس، هلیانه، شاه ترج
معنی خامشه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کفتار از جانوران
خاموشی
خراشیدگی، جراحت خفیف
ریزه چوب و علف ریزه دم مقراض و امثال آن
ابریشم خام، ابریشم نتابیده، چربی روی شیر، نی یا قلم برای نوشتن
خاموش، ساکت
خاموش، ساکت، بی صدا، به طور آرام، ساکت باش
خاشاک، ریزۀ چوب، علف، کاه و مانند آن، خار، خس، علف خشک
چربی شیر خام که به طور طبیعی یا با ماشین خامه گیری از شیر می گیرند
قلم
در علم زیست شناسی بخشی از مادگی گل که میان کلاله و تخمدان قرار دارد
نخ ابریشمی
تودهبرای مثال تا هست خامه خامه به هر بادیه ز ریگ / و ز باد غیبه غیبه بر او نقش بی شمار (عسجدی - ۴۵) ، برای مثال نشسته به صد خشم بر «خامهای» / گرفته در انگشت خود خامهای (ابوشکور بلخی - شاعران بی دیوان - ۱۰۶)
قلم
در علم زیست شناسی بخشی از مادگی گل که میان کلاله و تخمدان قرار دارد
نخ ابریشمی
توده