جدول جو
جدول جو

معنی خالکیس - جستجوی لغت در جدول جو

خالکیس
تلفظ ترکی کالسیس است و آن بندر یونانی است واقع در جزیره نگرپون واقع بر اوریپ، جمعیت آن 13300 تن، نام خالکیس بر آنها از این جهت اطلاق شده است که اهالی آن جزیره اولین بار مفرغ برای ساختن اسلحه بکار برده اند، خالکیس در سابق کلنیهایی به تراس، مقدونیه، سیسیل و ایتالیا میفرستاد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
مالک بودن
فرهنگ فارسی عمید
نام ایالتی است از ایالات دکن بهندوستان، (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
محلی کنار راه رشت و انزلی میان اشکیک و خمام در 355 هزارگزی طهران
لغت نامه دهخدا
(خاص صَ کی یَ)
مقربان. بندگان خاص. در فرهنگ دزی آمده است: این کلمه در زمان سلاطین ممالیک بر افرادی اطلاق میشده که پادشاهان و بزرگان را بگاه بیکاری و خلوت مشغول می کردند. (از فرهنگ دزی ج 1 ص 346)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش شهریار تهران که دارای 6 تن جمعیت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش لشت نشاء واقع در شهرستان رشت و 7 هزارگزی جنوب بازار لشت نشاء. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای مرطوب و مالاریائی، 158 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و گیلکی زبانند. آب آنجا از توشاجوب از سفیدرود و محصولات برنج و ابریشم و چای و شغل اهالی زراعت میباشد. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(لِ دی یَ)
نام ناحیتی بوده است بر مشرق خلیج قسطنطنیه. نویسندۀ حدود العالم آرد: ’و اما آن یازده ناحیت که بر مشرق خلیج (خلیج قسطنطنیه) است نام وی این است: برقسیس، ابسیق، ابطماط، سوقیه، ناطلیق، بقلار، افلاخوینه، فیادق، خرشته، ارمیناق، خالدیه و هر یکی از این ناحیتی است بزرگ با شهرهاو دهها و حصارها و قلعه ها و کوهها و آبهای روان و نعمت بسیار’. (حدود العالم چ سید جلال طهرانی ص 105)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خالکوب
تصویر خالکوب
آنکه شغلش ایجاد خال در پوست بدن است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مالک، خاوندان داشتاران جمع مالک درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و میتواند هرگونه تصرفی در آن بکند بجز آنکه مورد استثنای قانون است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
((لِ یَّ))
مالک بودن، مالکی. ضح حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و می تواند هرگونه تصرفی در آن بکند به جز آن چه که مورد استثنای قانون باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
داشتاری، از آنش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
ملكيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
Ownership, Possession, Proprietorship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
propriété, possession
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
umiliki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
ملکیت , ملکیت , ملکیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
ความเป็นเจ้าของ , การครอบครอง , ความเป็นเจ้าของ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
בַּעֲלוּת , בעלות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
所有権 , 所有
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
所有权
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
mülkiyet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
소유권 , 소유
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
propriedade, posse
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
kepemilikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
মালিকানা , মালিকানা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
स्वामित्व , मालिकाना , स्वामित्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
propiedad, posesión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
Eigentum, Besitz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
eigendom, bezit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
власність , володіння , власність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
собственность , владение , право собственности
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
własność, posiadanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
proprietà, possesso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی