جدول جو
جدول جو

معنی خالنجوی - جستجوی لغت در جدول جو

خالنجوی
(لَ)
نام موضعی بوده است بر سه فرسنگی نیشابور:... و احمدعلی نوشتکین با سوارۀ خیاره تر بر اثر آن مخاذیل تا خالنجوی سه فرسنگ شهر برفت و بسیار از ایشان بکشتند و بسیار بگرفتند و از آنجامظفر و منصور با غنیمت و ستور و سلاح بسیار نماز شام را بشهر بازآمدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 436). پذیره شدن طوسیان را از بژخرد و یشقان و خالنجوی درآمدند. بسیار مردم بیشتر پیاده و بی نظام که سالارشان مقدمی بود تا رودی از مدبران بقایای عبدالرزاق و با بانگ و شغب و خروش می آمدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 434)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 21 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و 2 هزارگزی اتومبیل رو خرامه به بندامیر. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل و مالاریایی، 52 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آنجا از رود کر و محصول:غلات و برنج و تریاک و شغل اهالی زراعت است. راه این ده مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
منسوب به شالنج. این انتساب بیع و شرای گونی و پلاس وجل و امثال اینها را میرساند. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(دِ گُ)
جویندۀ نان، روزی طلب، گدا، گدائی کننده، طالب دنیا، (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) :
تو چون نامجوئی ز نانجوی بگسل
که جم را به مور اقتدائی نیابی،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
عبدالعزیز بن امین، وی فرزند محمد امین خانجی است، او راست:بدایع الخیال که برگزیده ای است از مبتکرات فیلسوف روسی تولستوی، این کتاب بوسیلۀ او و اسماعیل یوسف الدوری بزبان عربی برگردانده شد و در مطبعۀ صباح بسال 1336 هجری قمری (1918 میلادی) در 100 صفحه به چاپ رسید، (از معجم المطبوعات)، رجوع به خانجی محمد امین شود
لغت نامه دهخدا
نام شطی است، ابوریحان بیرونی در التفهیم چنین آورده: اما اقلیم اول ازمشرق زمین چین آغازد و بر دره های چین بگذرد و این جویهاست که از دریا کشتیها برآرند ببارگاهها چون خانجو و خانفو و مانند آن، (از التفهیم چ همایی ص 198)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
قسمی فیروزه. (نخبه الدهر). وآن از سنجاقی پست تر است. (از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
منسوب به خلنج که نوعی از چوب است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
ابن قچقار. یکی از امرای سلطان برکیارق که از طرف همین پادشاه بخوارزمشاهی تعیین شد ولی بقتل رسیدو قطب الدین محمد بن انوشتکین (490 هجری قمری) خوارزمشاه گردید. این نام در جهانگشای جوینی (چ لیدن ج 2 ص 3) بهمین صورت مذکور یعنی به لام آمده است لیکن ابن اثیراکنجی ضبط کرده است و همین ضبط صحیح بنظر میرسد. رجوع به ’اکنجی’ و جهانگشای جوینی ج 2 ص 3 و حاشیۀ همان صفحه و معجم الانساب زامباور ج 2 ص 317 (حاشیه) و کامل ابن اثیر ج 10 ص 110 (حوادث سنۀ 490 هجری قمری) شود
لغت نامه دهخدا