جدول جو
جدول جو

معنی خاطرنواز - جستجوی لغت در جدول جو

خاطرنواز
(دخترانه)
خاطر (عربی) + نواز (فارسی) دلکش، مطبوع
تصویری از خاطرنواز
تصویر خاطرنواز
فرهنگ نامهای ایرانی
خاطرنواز
دل نواز، دلکش، برای مثال جوابی چنین خوب و خاطرنواز / به قاصد سپردند تا برد باز (نظامی۵ - ۹۳۸)
تصویری از خاطرنواز
تصویر خاطرنواز
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاطرنشان
تصویر خاطرنشان
یادآوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خاطرخواه
تصویر خاطرخواه
دلباخته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خاطرخواه
تصویر خاطرخواه
عاشق، دوستدار، هواخواه، موافق میل و خواهش، برای مثال آه در دل، ناله بر لب، سینه چاک / آنچنان گشتم که خاطرخواه توست (سنجرکاشی - لغتنامه - خاطر خواه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاطرنشان
تصویر خاطرنشان
((~. نِ))
یادآور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاطرخواه
تصویر خاطرخواه
((~. خا))
عاشق، محب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاطرنشان
تصویر خاطرنشان
یادآوری، تذکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارنواز
تصویر ارنواز
(دخترانه)
نوازش شده اهورا، دارنده سخن سزاوار مرکب از ارنه (سزاوار) + واز (واژه)، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو دختر جمشید پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی