- خاردنی
قابل خوردن خوردنی
معنی خاردنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دِنْیْ)
لغت نامه دهخدا
دولت ساردنی، شامل جزیره ساردنی و قسمتی از فرانسه و ایتالیا بود. در سال 1720 تشکیل شد و بسال 1860 با تأمین وحدت ایتالیا منحل گردید. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
(دَ)
لغت نامه دهخدا
قابل خاریدن. لائق خاریدن. موصوف این کلمه به وصفی درآمده است که میتوان عمل خاریدن برآن واقع کرد
اطعمه، خوراکی، ماکول
متضاد: نوشیدنی
متضاد: نوشیدنی
ر خوردنی که بوی خوش دارد به خواب دیدن نیکی است. اگر ناخوش بود، دلیل بر شر و بدی کند و سیر و پیاز در خواب، دلیل بر غم و اندوه کند و تباهی حال وی و گویند که، دلیل بر مال حرام کند و در آن راحت و خیر نباشد. اگر بیند که خورش تلخ و ناخوش خورد، دلیل بر درویشی و بیچارگی کند. محمد بن سیرین
خورش چون به طعم شیرین بود، دلیل بر خرمی و شادی کند و چون به طعم ترش و ناخوش و تلخ و شور بود، دلیل بر رنج و اندوه کند و خوردنی فروش به تاویل خداوند سخن است.
خورش چون به طعم شیرین بود، دلیل بر خرمی و شادی کند و چون به طعم ترش و ناخوش و تلخ و شور بود، دلیل بر رنج و اندوه کند و خوردنی فروش به تاویل خداوند سخن است.
هموار کردن زمین بعد از شخم زدن
خوراکی، خوردنی
خوردنیبه مفهوم حلال گوشت
خورنده، خوراکی
