جدول جو
جدول جو

معنی خادمانلو - جستجوی لغت در جدول جو

خادمانلو(دِ)
دهی از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان دره گز واقع در 38 هزارگزی جنوب باختری قره باشلو است. سر راه مالرو عمومی دره گز میباشد، محلی است کوهستانی و سردسیر سکنۀ آن 249 تن است. مذهبشان شیعه و زبانشان کردی است. آب آنجا از چشمه و محصولات غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه آن جا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کاتماندو، شهری است در شمال هند مرکز حکومت نپال بر بالای ویشنوماتی در کنار شعبه رود گنگ دارای 50 هزار سکنه و ساختمانهای آجری و کوچه های تنگ و پیچاپیچ که خارجیان را در آنجا راه نیست، قصر بزرگ مهاراجه که از نظر معماری دارای ارزش بسیاری است و نمای خارجی آن بسیار زیباست در آن محل واقع است، دارای معابد و بتکده های فراوان میباشد، حکومت نپال بوسیلۀ قوای نظامی انگلیسی نظارت میشود، مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: شهری است در شمال هندوستان (نپال) که در میان جبال هیمالیا و بر ارتفاع 1323 گزی قرار دارد، در 27 درجه و 36 دقیقۀ عرض شمالی و 83 درجه و 4 دقیقۀ طول شرقی واقع است که دورا دور آن را باروئی احاطه کرده است دارای 50000 تن سکنه میباشد و راجۀ مخصوصی دارد، بتخانه های عظیم و شایان تماشای بسیار دارد، ورود خارجیان به این شهر ممنوع است، دولت انگلستان در این ناحیه قوای نظامی دارد
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان واقع در25 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و 10 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان بمشهد، جلگه معتدل، دارای 174 تن سکنه، فارسی و کردی زبان، آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و سیب زمینی و شغل اهالی آن زراعت و مالداری وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 19هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسۀ اردبیل به تبریز، هوای آن معتدل و دارای 225 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، تیره ای از ایل شاهسون در این ده سکونت دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از دهات دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان است، در 30هزارگزی مغرب باجگیران بر سر راه مالرو عمومی باجگیران به چورمه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 660 تن سکنه دارد، آبش از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات است، اهالی به زراعت و مالداری و هیزم کنی مشغولند و صنعت دستی مردم آنجا بافتن قالیچه و گلیم و جوال است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل است. واقع در 33 هزارگزی جنوب اردبیل و 24 هزارگزی شوسۀ اردبیل - خلخال. محلی است کوهستانی و معتدل و سکنۀ آن 401 تن، مذهبشان شیعه، و زبانشان ترکی است آب آنجا از چشمه و رود بوسون میباشد. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گاوداری. صنعت دستی آن قالی بافی است راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا