صابی، پیرو فرقۀ صابئین، صابئی، فرقه ای مذهبی که آداب و رسوم آن ها مخلوطی از یهودی گری و مسیحیت است و اکثر اوقات آداب و رسوم مذهبی خود را نزدیک آب روان و با شستشو در آب انجام می دهند. برخی از صابئین ستاره پرست و برخی بت پرست بوده اند، مرکز اصلی آن ها کلدۀ قدیم بوده و از اهل کتاب به شمار رفته اند و در قرآن ذکری از آن ها شده است، مغتسله، ماندایی، ماندائیان، ویژگی آنکه از دین خود دست بردارد و به دین دیگر بگرود
صابی، پیرو فرقۀ صابئین، صابِئی، فرقه ای مذهبی که آداب و رسوم آن ها مخلوطی از یهودی گری و مسیحیت است و اکثر اوقات آداب و رسوم مذهبی خود را نزدیک آب روان و با شستشو در آب انجام می دهند. برخی از صابئین ستاره پرست و برخی بت پرست بوده اند، مرکز اصلی آن ها کلدۀ قدیم بوده و از اهل کتاب به شمار رفته اند و در قرآن ذکری از آن ها شده است، مُغتَسِله، ماندایی، ماندائیان، ویژگی آنکه از دین خود دست بردارد و به دین دیگر بگرود
شهری است که از آنجا تا ایلیا پنج روز راه است و هنگامی که عمر بن خطاب بسال شانزدهم هجرت بجانب بیت المقدس میرفت از آنجا گذشت. (حبیب السیر چ 1 تهران جزء 4 از ج 1 ص 161). و رجوع به باب الخابیه شود
شهری است که از آنجا تا ایلیا پنج روز راه است و هنگامی که عمر بن خطاب بسال شانزدهم هجرت بجانب بیت المقدس میرفت از آنجا گذشت. (حبیب السیر چ 1 تهران جزء 4 از ج 1 ص 161). و رجوع به باب الخابیه شود
خابیه. خم. خنب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : چون جانهاشان برکند، خونشان ز تن بپراکند آرد بفردا افکند، در خسروانی خابیه. منوچهری. و رجوع به بنت الخابیه و رجوع به خابئه و خابه شود
خابیه. خم. خنب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : چون جانهاشان برکند، خونشان ز تن بپراکند آرد بفردا افکند، در خسروانی خابیه. منوچهری. و رجوع به بنت الخابیه و رجوع به خابئه و خابه شود
گناه کردن. (دهار)... این کلمه مصدر باب خطاء است و این صیغه بندرت در مصادر مزید می آید چون عافیه که مصدر مزید عافی است. (اقرب الموارد) (تاج العروس) ، گناه. (مهذب الاسماء). جرم. اثم
گناه کردن. (دهار)... این کلمه مصدر باب خطاء است و این صیغه بندرت در مصادر مزید می آید چون عافیه که مصدر مزید عافی است. (اقرب الموارد) (تاج العروس) ، گناه. (مهذب الاسماء). جرم. اثم