- حیرت
- شگفتی
معنی حیرت - جستجوی لغت در جدول جو
- حیرت
- بر یک حال ماندن از تعجب چیزی، نامردی، هیزی
- حیرت
- سرگشته شدن، سرگردان شدن، سرگشتگی، سرگردانی، آشفتگی
در تصوف از مراحل سلوک که در آن عارف خود را سرگشته می یابد
- حیرت ((حِ رَ))
- سرگشتگی، سرگردانی
- حیرت
- Bemusement
- حیرت
- недоумение
- حیرت
- Verwirrung
- حیرت
- здивування
- حیرت
- konsternacja
- حیرت
- perplexidade
- حیرت
- perplessità
- حیرت
- desconcierto
- حیرت
- confusion
- حیرت
- verbijstering
- حیرت
- ความงุนงง
- حیرت
- kebingungan
- حیرت
- دهشةٌ
- حیرت
- चकितता
- حیرت
- תדהמה
- حیرت
- şaşkınlık
- حیرت
- mshangao
- حیرت
- হতবুদ্ধি
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زندگی
افسوس
آزادی، آزاد شدن، آزاد مرد شدن، آزادگی
دریغ، ندامت، پشیمانی، آرمان خوردن، تاسف
رنگ سرخ
حضور، غیاب، بحضور، در حضور، غیبت
مکر، حیله، تدبیر، بهانه، فریب، دستان
عمر، زیست، زندگانی
مار نر