جدول جو
جدول جو

معنی حیدرکلا - جستجوی لغت در جدول جو

حیدرکلا
(حَ دَ کَ)
دهی است از دهستان ببشۀ بخش مرکزی شهرستان بابل. در یک هزارگزی شوسۀ بابل و شاهی است. دارای 215 تن سکنه است. محصولاتش برنج، پنبه، کنف، پیاز، صیفی و غلات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ دَ کَ تَ)
دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان. ناحیه ای است کوهستانی ولی معتدل. دارای 120 تن سکنه است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و کرباس، چادر شب و شال. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ ؟)
کلوچه ای. مجمع الخواص نام او و ابیاتی از وی را آورده است. و نیز از اوست:
دلا مجنون صفت خود را خلاص از قید عالم کن
ره صحرای محنت گیر و رو در وادی غم کن.
درد و غمت که بهر دل ریش مرهمند
یاران همنشین و رفیقان همدمند.
رجوع به مجالس النفایس ص 152 شود
لغت نامه دهخدا
(زَ کَ)
دهی از دهستان کیاکلا است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی، واقع در 1/5هزارگزی شمال باختری پل سفید با 200 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ)
دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه شهرستان ارومیه. در ده هزارگزی باختر شوسۀ ارومیه بمهاباد، دارای 129 تن سکنه. محصولاتش غلات، توتون و انگور است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از دهستان اسفیورد شورآب است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 470 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از بخش چهاردانگه شهرستان ساری. سکنۀ آن 330 تن. آب آن از چشمه سار. راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان آنجا شال وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دهی است از دهستان زانوس رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 42هزارگزی جنوب نوشهر با 150 تن جمعیت. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ کَ)
دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل. دارای 230 تن سکنه. محصولاتش برنج، صیفی، کنف، مختصر غلات، پنبه و نیشکر. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از توابع دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی