جدول جو
جدول جو

معنی حُبُوب - جستجوی لغت در جدول جو

حُبُوب
دانه داری، قرص ها
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حبوب
تصویر حبوب
حبّ ها، دانه های گیاهان، بذرها، قرص ها، جمع واژۀ حبّ
فرهنگ فارسی عمید
جمع حب، دانه ها گویه ها جورتک بنشن، جمع حبه وحب دانه های نباتات دانه های عدس و نخود و لوبیا و باقلا و مانند آنها، جمع حبوبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلبوب
تصویر حلبوب
سلمه سرمک، موی سیاه سلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبوب
تصویر حبوب
((حُ))
جمع حبه و حب
فرهنگ فارسی معین
حصول، دستاورد
دیکشنری عربی به فارسی
حادثه مندی، وقوع، اتّفاق
دیکشنری عربی به فارسی
جنگجو، جنگ ها
دیکشنری عربی به فارسی
رنجوری، پژمردگی
دیکشنری عربی به فارسی
عیوب، ایرادات
دیکشنری عربی به فارسی
رنگ پریدگی
دیکشنری عربی به فارسی
انتخاب پذیری، پذیرش
دیکشنری عربی به فارسی
نشست، رها کردن، سقوط آزاد
دیکشنری عربی به فارسی