جدول جو
جدول جو

معنی حوباوات - جستجوی لغت در جدول جو

حوباوات
(حَ)
جمع واژۀ حوباء. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به حوباء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع واژۀ طوباله، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ)
متلون. دمدمی
لغت نامه دهخدا
(حَ)
ج حلاوت: فاذا بدء الهواء بالتغیر فلنهجر اللحوم و الحلاوات. (داود ضریر انطاکی در فصل طاعون)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
جمع واژۀ حواله. رجوع به حواله شود
لغت نامه دهخدا
(حُ)
جمع واژۀ حواسه، شتران گرد آمده، شتران بسیارخوار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به حواسه شود
لغت نامه دهخدا
(حُ)
جمع واژۀ حباشه
لغت نامه دهخدا
(حِ)
جمع واژۀ حبار
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ واو، رجوع به واو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از واوات
تصویر واوات
جمع و او: (... در صحیح لغت دری آن واوات ملفوظ نیست)
فرهنگ لغت هوشیار