جدول جو
جدول جو

معنی حوائط - جستجوی لغت در جدول جو

حوائط
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائط، به معنی بستان دیواربست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
حوائط
جمع حائط، دیوارها، بستانهای دیوار بست
تصویری از حوائط
تصویر حوائط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حائط
تصویر حائط
دیوار، جدار، بستانی که اطرافش دیوار باشد
فرهنگ فارسی عمید
(ءِ)
ناحیه ای است به یمامه
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائضه و حائض. (منتهی الارب). رجوع به حائض شود
لغت نامه دهخدا
(حُوْ وا)
حواطالامر، قوام کار. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ ءِ)
جمع واژۀ عائط. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس). رجوع به عائط شود
لغت نامه دهخدا
(حُ ءِ)
مرد ریزه. (از منتهی الارب) (آنندراج). مردم خرد. (مهذب الاسماء) ، مرد ریزۀ کوتاه. (منتهی الارب) (از آنندراج). انسان صغیر قصیر. (از اقرب الموارد) ، مورچۀ سرخ. (منتهی الارب) (از آنندراج). مورچۀ خرد سرخ رنگ. (از اقرب الموارد) ، ذر. (منتهی الارب). حطائط ذر و بطائط اتباع است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حاجت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). این جمع بر خلاف قیاس است یا مولد یا جمع حائجه است. (منتهی الارب). اصمعی در جواز این انکار دارد و استعمال جمع سالم که حاجات است بهتر باشد و جمع مکسر حاجت حاج است، چنانکه هام جمع هامه. (غیاث) (آنندراج). رجوع به حاجت شود
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائکه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بافندگان. نساجان. جولاهان. (ناظم الاطباء). رجوع به حائکه شود، جمع واژۀ حائک. مرد بافنده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائمه، به معنی زن تشنه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائنه به معنی بلای مهلک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حوائج
تصویر حوائج
جمع حاجت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوائض
تصویر حوائض
جمع حائضه، دشتانها، زنان در حالت عادت ماهیانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حائط
تصویر حائط
دیوار، جدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوائک
تصویر حوائک
جمع حائک، بافندگان جولاهه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوائل
تصویر حوائل
جمع حائل (حایل) زنان نازا، جمع حائل، زنان نازا
فرهنگ لغت هوشیار