- حنین (پسرانه)
- اشتیاق، ناله، زاری
معنی حنین - جستجوی لغت در جدول جو
- حنین
- ناله و زاری، بانگ کردن
- حنین
- بانگ کردن از شادی یا غم، مهر و شفقت و اشتیاق، ناله، زاری
- حنین ((حَ))
- بانگ کردن از شادی یا اندوه، مهر، اشتیاق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رویان
ظرف کره گیری از ماست، خم کوچک سفالین که دوغ در آن ریزند و جنبانند تا کره آن جدا شود انین
فرزندان پسران پسران فرزندان
گریه و زاری
هر چیز پوشیده و مستور
بدینگونه، بدینسان، اینطور، مانند این
اندوهگین، غمناک، افسرده، مهموم، مغموم
صاحب جمال و نیکو، خوب (نام امام سوم شیعیان)
بازداشته، محبوس
خشمگین
مستقیم، ثابت و پایدار در دین
مهربان
بخشایش، بخشودن و نامی از نامهای خدایتعالی
محکم، استوار
گریه در بینی، خنده در بینی
قرین و همتا و حریف و همزاد اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است
جمع سنه، سا ل ها شتان، خشکسال ها همزاد همسال، سونش، زمین چریده، تیزکردن تیغ جمع سنه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سالها سنون
آه و ناله، آه سوزناک
ماهی، مار بزرگ، اژدها
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
مردی که قادر بر جماع نباشد
سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
غمگین، اندوهگین، اندوهناک، غمناک
راست، مستقیم، ثابت و پایدار در دین، کسی که متمسک به دین اسلام یا در ملت ابراهیم و موحد باشد
آنکه به کسی یا چیزی مظنون است، بدگمان
بخشاینده، بسیار مهربان، از نام های خداوند