جدول جو
جدول جو

معنی حنین - جستجوی لغت در جدول جو

حنین
(پسرانه)
اشتیاق، ناله، زاری
تصویری از حنین
تصویر حنین
فرهنگ نامهای ایرانی
حنین
بانگ کردن از شادی یا غم، مهر و شفقت و اشتیاق، ناله، زاری
تصویری از حنین
تصویر حنین
فرهنگ فارسی عمید
حنین
(حُ نَ)
نام موزه دوزی که از اهل دانش بود. اعرابیی موزۀ حنین را قیمت کرد و نخرید. حنین در غضب شد و از کوچۀدیگر رفته بر سر راه اعرابی یک موزه را آویخت و پیش رفته موزۀ دیگر را در راه وی انداخت و کمین کرده بنشست. اعرابی موزۀ نخستین را دید و گفت: اگر موزۀ دیگر به این می بود، می گرفتم. چون پیش رفت موزۀ دیگر را در راه افتاده یافت از شتر فرودآمد و زانوی شتر ببست و برای گرفتن موزۀ اول برگشت. حنین فرصت کرده شتر را درربود اعرابی به آن دو موزۀ حنین ب خانه خودبرگشت. (غیاث) (آنندراج). نام موزه دوزی (کفش دوزی) از اهل حیره است که درباره وی مثلی زده شده است: رجع بخفی حنین و این مثل را برای کسی زنند که از سفر خود ناامید بازگردد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
حنین
(حِنْ نی)
حنین. اسم است جمادی الاولی و جمادی الاخره را و با الف و لام نیز آید. (از اقرب الموارد). ج، احنّه، حنون، حنائن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به حنین شود
لغت نامه دهخدا
حنین
نیم تنه پیشواز. (فرهنگ نظام قاری) :
مائیم به جامه خانه دهر مدام
نی همچو حنین و نی چو الباغ تمام.
نظام قاری.
که مرا نیست بدوران چو حنین و چکمه
بمثال یقه زآن رو بقفاافتادم.
نظام قاری.
با چکمه ای حنین تواضع نمود گفت
دوریم گر بتن ز حضورت مقصریم.
نظام قاری.
از جامه کز برآمد و از روی آستر
شد جبه با حنین و مرقع همان که هست.
نظام قاری.
و ناقصانی چند چون حنین بمثال بخیۀ سقرلاط بر روی کار آمده اند. (نظام قاری ص 131). نیمتنه و حنین و قباچه از قصوری که دارند منفعلند. (نظام قاری ص 145)
لغت نامه دهخدا
حنین
ناله و زاری، بانگ کردن
تصویری از حنین
تصویر حنین
فرهنگ لغت هوشیار
حنین
((حَ))
بانگ کردن از شادی یا اندوه، مهر، اشتیاق
تصویری از حنین
تصویر حنین
فرهنگ فارسی معین
حنین
نوحه، زاری، ناله، مویه، اشتیاق، آرزومندی، شوق، رغبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حنیف
تصویر حنیف
(پسرانه)
درست و پاک، راستین، خداپرست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بنین
تصویر بنین
(دخترانه)
نوعی گیاهی خوراکی که در بهار می روید (نگارش کردی: بهنین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حزین
تصویر حزین
(پسرانه)
اندوهگین، غمگین، لقب یکی از شاعران قرن دوازدهم، حزین لاهیجی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حسین
تصویر حسین
(پسرانه)
نیکو، خوب، مصغر حسن، نام امام سوم شیعیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حنان
تصویر حنان
(پسرانه)
بخشاینده، از صفات خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طنین
تصویر طنین
(دخترانه)
انعکاس صوت، پژواک، خوش آهنگی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انین
تصویر انین
آه و ناله، آه سوزناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنین
تصویر تنین
ماهی، مار بزرگ، اژدها
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
گل آوردن درخت، بازپس گشتن و بددلی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). یقال: حمل فحنن، ای هلل و کذب، ای رجع و جبن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
بمعنی خداداد، حنینا و حننیا. پانزده نفر در کتاب مقدس به این اسم بودند. من جمله نبی کاذبی که در ایام ارمیا نبوت می نمود که گفت: ظروف خانه خداوند بعد از دو سال دیگر از بابل استرداد خواهد شد و یوغ چوبی را که بر حسب فرمودۀ خدا بر گردن ارمیای نبی بود شکسته، گفت: بدین طور یوغ عبودیت شهریار بابل را خواهید شکست. اما حضرت ارمیا در اول از ادعای او مشوش گردیده. بالاخره شفاهاً بوی گفت: که تو کذاب میباشی و به زودی خواهی مرد. در همان سال جهان را بدرود گفت و پیغمبران حقیقی گاه گاه بدین طور آزموده میشدند. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حنیق
تصویر حنیق
خشمگین
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سنه، سا ل ها شتان، خشکسال ها همزاد همسال، سونش، زمین چریده، تیزکردن تیغ جمع سنه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سالها سنون
فرهنگ لغت هوشیار
قرین و همتا و حریف و همزاد اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنین
تصویر خنین
گریه در بینی، خنده در بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حصین
تصویر حصین
محکم، استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنان
تصویر حنان
بخشایش، بخشودن و نامی از نامهای خدایتعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنون
تصویر حنون
مهربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنیف
تصویر حنیف
مستقیم، ثابت و پایدار در دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنین
تصویر چنین
بدینگونه، بدینسان، اینطور، مانند این
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حقین
تصویر حقین
بازداشته، محبوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسین
تصویر حسین
صاحب جمال و نیکو، خوب (نام امام سوم شیعیان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزین
تصویر حزین
اندوهگین، غمناک، افسرده، مهموم، مغموم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنین
تصویر جنین
هر چیز پوشیده و مستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنین
تصویر رنین
گریه و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنین
تصویر بنین
فرزندان پسران پسران فرزندان
فرهنگ لغت هوشیار
ظرف کره گیری از ماست، خم کوچک سفالین که دوغ در آن ریزند و جنبانند تا کره آن جدا شود انین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنین
تصویر جنین
رویان
فرهنگ واژه فارسی سره