فخر کردن و مباهات نمودن. (برهان). مباهات کردن. (انجمن آرا) (از آنندراج). (غیاث). لاف زدن. مباهات کردن. (از ناظم الاطباء). سرافرازی کردن. به خود بالیدن. نازیدن. به خود نازیدن. تفاخر
فخر کردن و مباهات نمودن. (برهان). مباهات کردن. (انجمن آرا) (از آنندراج). (غیاث). لاف زدن. مباهات کردن. (از ناظم الاطباء). سرافرازی کردن. به خود بالیدن. نازیدن. به خود نازیدن. تفاخر
یکی از شهرهای استان دهم و مرکز فرمانداری است. شهری قدیمی است وسابقۀ تاریخی آن به پیش از اسلام میرسد. مؤلف ’سرزمینهای خلافت شرقی’ مینویسد: نائین، در شمال باختری یزد، در حاشیۀ کویر جای دارد و معمولاً از توابع یزد شمرده میشود، اگر چه برخی از نویسندگان آن را از توابع اصفهان شمرده اند. نائین قلعه ای داشت و بقول حمداﷲمستوفی دور قلعه اش چهار هزار قدم بود. (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 106). و نیز مؤلف همین کتاب گوید که نائین در قرون وسطی جزء ایالت فارس محسوب میشده است. (ص 224). لیکن حمداﷲ مستوفی و خواندمیر آن را از توابع یزد شمرده اند. (تاریخ گزیده ص 638) (حبیب السیر ج 3 چ خیام ص 281). آذر بیگدلی در ’آتشکدۀ آذر’ و صاحب منتهی الارب (ذیل حرف ’ن’) و صاحب روضات الجنات (ص 640) آن را تابع اصفهان دانسته اند. یاقوت در معجم البلدان این شهر را از اعمال پارس و کورۀ اصطخر دانسته است.مؤلف نزههالقلوب فاصله آن را تا اصفهان بیست و شش فرسنگ (نزههالقلوب ص 56) و مؤلف روضات الجنات ده فرسنگ (ص 641) و ناصرخسرو سی فرسنگ نوشته اند. (سفرنامه ص 124) ولی در جغرافیای کیهان این مسافت بیست و پنج فرسنگ تعیین شده است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440). مؤلف حدودالعالم آن را سردسیر و با سیب بسیار و برحد میان پارس و بیابان ذکر کرده است. (حدود العالم ص 80). مستوفی آن را از اقلیم سوم شمرده و نوشته است که دور قلعه اش چهار هزار قدم است. حقوق دیوانیش دو تومان و دویست دینار است. (نزههالقلوب ج 3 ص 74). صاحب تذکرهالملوک گوید: در عهد صفویه حکام شرع یزد و ابرقوه و نائین و اردستان و... را صدر خاصه، تعیین [میکند] و امور متعلق به صدر خاصه را در ولایات مفصلۀ مذکوره نایب الصداره و سایر مباشرین صدرخاصه متوجه میشده اند. (تذکرهالملوک ص 2). و ناصرخسرو بدینگونه از نائین یاد میکند: بیست روز در اصفهان بماندم و بیست و هشتم صفر بیرون آمدیم بدیهی رسیدیم که آن را هیثاباد گویند و از آنجا براه صحرا و کوه مسکیان بقصبۀ نایین آمدیم و از سپاهان تا آنجا سی فرسنگ بود، و از نایین چهل و سه فرسنگ برفتیم بدیه گرمه از ناحیۀ بیابان که این ناحیه ده دوازده پاره دیه باشد رسیدیم. (سفرنامه ص 124). در بستان السیاحه آمده است: قصبه ای است دلنشین از قصبات اصفهان... در زمین هموار واقع و جوانب آن واسع است و قرب دو هزار باب خانه در اوست... آبش خوب و هوایش مرغوب. آن قصبه در راه یزد و کاشان اتفاق افتاده... از اصفهان چهار مرحله دور است... مردمش شیعۀ امامیه اند... و جمعی از اهل وجد و حال از آنجا ظهور نموده اند منجمله حاجی عبدالوهاب مرشد حاجی محمد حسن تبریزی الاصل و میرزا ابوالقاسم شیرازی فی زماننا از آنجا بود... و دیگر میرزا عبدالرحیم...نظر علیشاه... (بستان السیاحه صص 600-601). و این شرح نیز در ’تاریخ صنایع ایران’ راجع به مسجد جامع نائین آمده است: یکی از معروفترین ابنیۀ این دوره [بعد از استیلای عرب و قبل از سلجوقیان] مسجد جامع نائین است... آن قسمت از مسجد که در طرف قبله است از یازده طاقنما تشکیل یافته که سقف هلالی دارند. طاقنمای وسطی از سایر طاقنماها وسیعتر است. دیوار و طاق و جرزهای آن نیز گچ بری دارندو آن قسمت که محراب در آن است با گچ بری تزیین یافته. نقشۀ آن عبارت است از کثیرالاضلاع های هشت ضلعی و اشکال هندسی سادۀ دیگر که با گلهای مختلف زینت یافته اگرچه این گچ بری چندان ریزه کاری ندارد ولی نقشۀ آن مؤثر و قشنگ است و در اصل رنگ شده و شاید طلاکاری نیز داشته است. چون آن را عمیق کنده اند و چنانکه گفته شد ساده و فاقد ظرافت است، چنان مینماید که به دورۀاولیه این نوع صنعت تعلق دارد. مسجد نائین از حیث نقشه نمونۀ مساجد اولیۀ عرب میباشد. ساختمان آن از تاری خانه دامغان کاملتر است. ستونهای آن کوچکتر، دالانها بلندتر و طاق ها تیزترند. در طرف چپ نزدیک گوشۀمسجد مناره ای است که جزء ساختمان مسجد است. (تاریخ صنایع ایران ص 136). و هم راجع به قدمت ساختمان این مسجد اعتمادالسلطنه آرد: گویند مسجد جامع نائین را خلیفۀ اموی عمرعبدالعزیز ساخته است، چند خشت که اسامی خلفاء در آن ثبت شده موجود است. ولی تاریخ منبر سنۀ 711 هجری قمری است و تاریخ درب مسجد سنۀ 784 است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 121). پیرامون ابنیۀ قدیمی نائین این شرح نیزدر جغرافیای کیهان آمده است: مساجد مهم نائین عبارت است از مسجد جامع، مسجد خواجه، مسجد شیخ محمد ربیع، و مسجد کلوان، از همه معروفتر و قدیم تر مسجد جامع است که در محلۀ باب المسجد واقع شده. بنای آن از آجر و به شکل هشت ضلعی میباشد، ارتفاع آن قریب 25 ذرع و محرابش مانند محراب اسپاهان دارای گچ بری بسیار زیبا و خطوط کوفی است. یگانه آثار ذیقیمتی که در مسجد مزبور موجود است منبر چوبی منبت کاری هشت پله ای میباشد که ارتفاع آن به هشت ذرع میرسد. در طرف چپ منبر مزبور نام سازنده و واقف و تاریخ ساختن آن را که به سال 711 هجری قمری بوده است با خط بسیار خوب نسخ منبت کاری کرده اند و اگر در نگاهداری منبر مذکور که یکی از شاهکارهای صنعتی نیمۀ اول قرن هشتم است مواظبت بعمل نیاید ممکن است آن را قطعه قطعه نموده از بین ببرند. یکی دیگر از بناهای مهم قدیمی نائین که هیچگونه علائم و آثاری از تاریخ ساختمان آن به دست نیامده ولی وضع آن نشان میدهد که خیلی قدیمی است نارنج قلعه میباشد. عمارت زیرین برج قلعه به تل خاکی تبدیل [شده] ولی اصل برج که 25 ذرع ارتفاع دارد باقی و برجاست. سابقاًدر اطراف قلعۀ مزبور خندقی بعرض 25 ذرع حفر کرده بودند ولی اکنون پر است. مهمترین قسمت جالب توجه این برج که مورد دقت نظر است خشتهای خامی است که در ساختمان برج بکار رفته، طول خشتها نیم و عرض 14 ذرع میباشد و وزن هریک هفت الی هشت من است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440 و 441). مؤلف همین کتاب پیرامون وضع عمومی شهر و مردم نائین نویسد: با قرای اطراف قریب 12558 نفر جمعیت دارد. کوچه های آن تنگ و کثیف و بسیار متعفن است. شغل عمومی اهالی تا چندی قبل عبابافی بوده ولی امروز فقیر و پریشانند و آنها که استطاعتی دارند دستگاههای قالیبافی دایر کرده اند از حیث فقدان آب ساکنین نائین فوق العاده در زحمت [اند] و بعضی سالها که خشکسالی است آب را کوزه ای ده شاهی الی یکقران خریداری میکنند.آب مشروب اهالی از 10 آب انبار که از دو الی هفت فرسخ برای پرنمودن آنها آب می آورند به دست می آید چهار رشته قنات بی اهمیت نیز دارد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440). نائین دارای عباهای خوب بوده که اینک از بین رفته و ظروف آنجا نیز مشهور است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 296). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است: شهرستان نائین یکی از شهرستانهای هفتگانه استان دهم کشوراست. حدود آن از طرف شمال به دشت کویر، از جنوب به شهرستان یزد و اصفهان و از خاور به شهرستان فردوس خراسان و از باختر به شهرستان اردستان محدود است. تقسیمات: شهرستان نائین از سه بخش تشکیل شده است، بدین ترتیب: 1- بخش حومه شامل 338 آبادی و 22430 نفر جمعیت است. 2- بخش انارک 12 آبادی و 2476 تن سکنه دارد. 3- بخش خور بیابانک مشتمل بر 18 آبادی و 13487 نفر جمعیت است، جمعاً شهرستان نائین از سه بخش و 267 آبادی کوچک و بزرگ و 38393 تن جمعیت تشکیل شده است. بخش حومه - محدود است از شمال به بخش انارک شهرستان اردستان. از جنوب به بخش اردکان، از خاور به بخش خرانق و اردکان یزد و از باختر به بخش کوهپایۀ اصفهان. بخش حومه نائین جلگه و مسطح است و فقط چند کوه منفرد، در شمال و جنوب باختری و خاوری آن دیده میشود، بدین شرح: 1 -کوه سراش که از جنوب خاور به طرف شمال باختر امتداددارد و به کوه فشارک در دهستان برزاوند شهرستان اردستان میرسد. (خط الرأس این رشته ارتفاع حد طبیعی شهرستان نائین را با بخش کوهپایه مشخص مینماید). راه نائین به کوهپایه از گردنۀ بیل آباد این رشته کوه عبور میکند و گردنۀ نامبرده 2285 گز از سطح دریا ارتفاع دارد. 2- کوه محمدیه در شمال نائین و تقریباً شمالی جنوبی قرار گرفته و ارتفاعش از سطح دریا 2175 گز است. 3- رشته ارتفاعات زردکوه و ارتفاعات منفرد دیگری در قسمت کویر این بخش واقع شده است و ارتفاع بلندترین نقطۀ کوههای مذکور بطور متوسط در حدود 2000 گزاست. آب و هوا - هوای این بخش نسبهً معتدل است. آب زراعتی آبادیها از قناتها تأمین میشود. محصول و شغل - محصول عمده نائین غلات است و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی و کرباس بافی است. بیشتر قراء این بخش بوسیلۀ راههای ارابه رو به یکدیگر مربوط است و در فصل خشکی به بیشتر قراء میتوان اتومبیل برد. زبان ومذهب - مردم نائین مسلمان شیعه اند و زبان مادری آنان فارسی است. قراء مهم بخش حومه نائین عبارتند از: بافران، چم، محمدی، سرشگ، حسین آباد، خیرآباد، بنوند. در بخش حومه (بغیر از شهر نائین) سه باب دبستان دایر است. شهر نائین - شهر کوچک نائین مرکز شهرستان نائین در سر سه راه اصفهان - یزد کاشان واقع است خلاصۀ مشخصات آن بشرح زیر است: سوابق تاریخی - تاریخ ساختمان و بنا کننده شهر نائین درست معلوم نیست ولی همینقدر که از تواریخ و قرائن معلوم میشود، سابقه اش به قبل ازمیلاد مسیح و دوران زردشتیان می پیوندد و آثاری منتسب به زردشتیان، از جمله خرابه های قلعۀ نائین، از آن روزگاران به یادگار مانده است. فواصل - این شهر در 320 هزارگزی جنوب خاوری تهران و در 120 هزارگزی شمال خاوری شهراصفهان واقع است. مختصات جغرافیائی نائین - طول:53 درجه و 4 دقیقه و 15 ثانیۀ خاوری از نصف النهار گرینویچ، عرض: 32 درجه و 51 دقیقه و 50 ثانیۀ شمالی. ارتفاع از سطح دریا 1400 گز. اختلاف ساعت با تهران 5 دقیقه و 20 ثانیه. راهها - نائین بوسیلۀ دو راه به تهران مربوط میشود: 1- راه تهران به نائین که از شهر ری، قم، اصفهان و کوهپایه میگذرد، جادۀ شوسۀ درجۀ یک است و طولش 576 هزار گز است. 2- راهی که از کاشان میگذرد و جادۀ شوسۀ درجۀ 2 است. (از نائین تا قم شوسۀ درجۀ 2 و از قم تا تهران آسفالت). طولش 522 هزارگزست. این جاده فقط در گردنۀ ملااحمد (36 هزارگزی نائین) بعلت برف زیاد، ممکن است گاهی مسدود شود. این راه از شهر ری، قم، کاشان، نطنز و اردستان میگذرد. مدت راه نائین به تهران، با اتومبیل 14 ساعت و با سواری 10 ساعت است. پمپ بنزین در مسیر جادۀ یزد به اصفهان قرار دارد. وضع طبیعی و اقتصادی - شهر نائین در کنار راه شوسۀ اصفهان به یزد، و در جلگه واقع شده است. هوای شهر نسبهً معتدل است. آب آشامیدنی اهالی از آب انبارها و قنات شاهی، و آب مزروعی از قنوات تأمین میشود. شغل عمده اهالی کسب و زراعت و محصول عمده آن گندم و جو و مختصری محصولات صیفی است، اشجار آن پسته و بادام و انار و گوجه و توت و سایر میوه هاست. صادرات زراعتی این شهرستان روناس و کتیرا و پنبه و پسته، و صادرات صنعتی آن قالی و عبا و کرباس است. معادن استخراج شدۀ حوزۀ معدنی انارک (از توابع نائین) شامل سرب، مس، زغال سنگ، آنتیمون و آهک است. بناهای شهر بطور کلی قدیمی است. فقط در قسمت خاور و باختر این شهر، در مسیر جاده، چند بنای جدیدالاحداث دیده میشود. شهر نائین به هفت ناحیه تقسیم میشود بدین قرار: کلوان، بابل مسجد، سرای نو، نوآباد، پنجاهه: چهل دختران، سنگ. روشنائی محلات و کوچه های شهر بوسیلۀ چراغهای نفتی تأمین میشود. جمعیت شهر نائین در حدود 6235 نفر است و مردمش مسلمان شیعه مذهب اند.ساکنان شهر به زبان فارسی تکلم میکنند ولی کشاورزان و روستائیان به زبان فارسی مخصوص محلی که بیشتر بفرس قدیم شباهت دارد، تکلم میکنند. مردم این شهرستان بکسب دانش راغبند و بیشتر بدین منظور جلای وطن میکنند. سادگی اخلاق و سعی در کسب دانش از آداب نائینی هاست. در این شهر یک دبیرستان پسرانه دو دبستان پسرانه و دو دبستان دخترانه دایر است. یک بیمارستان 20 تختخوابی در انتهای باختری شهر قرار دارد و در جنب بیمارستان نیز درمانگاهی بوسیلۀ سازمان خدمات اجتماعی تأسیس گشته است. شهر نائین مرکز فرمانداری شهرستان نائین است و ادارات دولتی آن عبارتند از: فرمانداری، شهرداری، شهربانی، ژاندارمری، پست و تلگراف، آمار، ثبت اسناد و املاک، بهداری، دارائی، ادارۀ فرهنگ، دادگاه بخش، بانک ملی نمایندگی یزد، نمایندگی بانک کشاورزی، نمایندگی اوقاف. (فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 10 ص 193- 194)
یکی از شهرهای استان دهم و مرکز فرمانداری است. شهری قدیمی است وسابقۀ تاریخی آن به پیش از اسلام میرسد. مؤلف ’سرزمینهای خلافت شرقی’ مینویسد: نائین، در شمال باختری یزد، در حاشیۀ کویر جای دارد و معمولاً از توابع یزد شمرده میشود، اگر چه برخی از نویسندگان آن را از توابع اصفهان شمرده اند. نائین قلعه ای داشت و بقول حمداﷲمستوفی دور قلعه اش چهار هزار قدم بود. (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 106). و نیز مؤلف همین کتاب گوید که نائین در قرون وسطی جزء ایالت فارس محسوب میشده است. (ص 224). لیکن حمداﷲ مستوفی و خواندمیر آن را از توابع یزد شمرده اند. (تاریخ گزیده ص 638) (حبیب السیر ج 3 چ خیام ص 281). آذر بیگدلی در ’آتشکدۀ آذر’ و صاحب منتهی الارب (ذیل حرف ’ن’) و صاحب روضات الجنات (ص 640) آن را تابع اصفهان دانسته اند. یاقوت در معجم البلدان این شهر را از اعمال پارس و کورۀ اصطخر دانسته است.مؤلف نزههالقلوب فاصله آن را تا اصفهان بیست و شش فرسنگ (نزههالقلوب ص 56) و مؤلف روضات الجنات ده فرسنگ (ص 641) و ناصرخسرو سی فرسنگ نوشته اند. (سفرنامه ص 124) ولی در جغرافیای کیهان این مسافت بیست و پنج فرسنگ تعیین شده است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440). مؤلف حدودالعالم آن را سردسیر و با سیب بسیار و برحد میان پارس و بیابان ذکر کرده است. (حدود العالم ص 80). مستوفی آن را از اقلیم سوم شمرده و نوشته است که دور قلعه اش چهار هزار قدم است. حقوق دیوانیش دو تومان و دویست دینار است. (نزههالقلوب ج 3 ص 74). صاحب تذکرهالملوک گوید: در عهد صفویه حکام شرع یزد و ابرقوه و نائین و اردستان و... را صدر خاصه، تعیین [میکند] و امور متعلق به صدر خاصه را در ولایات مفصلۀ مذکوره نایب الصداره و سایر مباشرین صدرخاصه متوجه میشده اند. (تذکرهالملوک ص 2). و ناصرخسرو بدینگونه از نائین یاد میکند: بیست روز در اصفهان بماندم و بیست و هشتم صفر بیرون آمدیم بدیهی رسیدیم که آن را هیثاباد گویند و از آنجا براه صحرا و کوه مسکیان بقصبۀ نایین آمدیم و از سپاهان تا آنجا سی فرسنگ بود، و از نایین چهل و سه فرسنگ برفتیم بدیه گرمه از ناحیۀ بیابان که این ناحیه ده دوازده پاره دیه باشد رسیدیم. (سفرنامه ص 124). در بستان السیاحه آمده است: قصبه ای است دلنشین از قصبات اصفهان... در زمین هموار واقع و جوانب آن واسع است و قرب دو هزار باب خانه در اوست... آبش خوب و هوایش مرغوب. آن قصبه در راه یزد و کاشان اتفاق افتاده... از اصفهان چهار مرحله دور است... مردمش شیعۀ امامیه اند... و جمعی از اهل وجد و حال از آنجا ظهور نموده اند منجمله حاجی عبدالوهاب مرشد حاجی محمد حسن تبریزی الاصل و میرزا ابوالقاسم شیرازی فی زماننا از آنجا بود... و دیگر میرزا عبدالرحیم...نظر علیشاه... (بستان السیاحه صص 600-601). و این شرح نیز در ’تاریخ صنایع ایران’ راجع به مسجد جامع نائین آمده است: یکی از معروفترین ابنیۀ این دوره [بعد از استیلای عرب و قبل از سلجوقیان] مسجد جامع نائین است... آن قسمت از مسجد که در طرف قبله است از یازده طاقنما تشکیل یافته که سقف هلالی دارند. طاقنمای وسطی از سایر طاقنماها وسیعتر است. دیوار و طاق و جرزهای آن نیز گچ بری دارندو آن قسمت که محراب در آن است با گچ بری تزیین یافته. نقشۀ آن عبارت است از کثیرالاضلاع های هشت ضلعی و اشکال هندسی سادۀ دیگر که با گلهای مختلف زینت یافته اگرچه این گچ بری چندان ریزه کاری ندارد ولی نقشۀ آن مؤثر و قشنگ است و در اصل رنگ شده و شاید طلاکاری نیز داشته است. چون آن را عمیق کنده اند و چنانکه گفته شد ساده و فاقد ظرافت است، چنان مینماید که به دورۀاولیه این نوع صنعت تعلق دارد. مسجد نائین از حیث نقشه نمونۀ مساجد اولیۀ عرب میباشد. ساختمان آن از تاری خانه دامغان کاملتر است. ستونهای آن کوچکتر، دالانها بلندتر و طاق ها تیزترند. در طرف چپ نزدیک گوشۀمسجد مناره ای است که جزء ساختمان مسجد است. (تاریخ صنایع ایران ص 136). و هم راجع به قدمت ساختمان این مسجد اعتمادالسلطنه آرد: گویند مسجد جامع نائین را خلیفۀ اموی عمرعبدالعزیز ساخته است، چند خشت که اسامی خلفاء در آن ثبت شده موجود است. ولی تاریخ منبر سنۀ 711 هجری قمری است و تاریخ درب مسجد سنۀ 784 است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 121). پیرامون ابنیۀ قدیمی نائین این شرح نیزدر جغرافیای کیهان آمده است: مساجد مهم نائین عبارت است از مسجد جامع، مسجد خواجه، مسجد شیخ محمد ربیع، و مسجد کَلوان، از همه معروفتر و قدیم تر مسجد جامع است که در محلۀ باب المسجد واقع شده. بنای آن از آجر و به شکل هشت ضلعی میباشد، ارتفاع آن قریب 25 ذرع و محرابش مانند محراب اسپاهان دارای گچ بری بسیار زیبا و خطوط کوفی است. یگانه آثار ذیقیمتی که در مسجد مزبور موجود است منبر چوبی منبت کاری هشت پله ای میباشد که ارتفاع آن به هشت ذرع میرسد. در طرف چپ منبر مزبور نام سازنده و واقف و تاریخ ساختن آن را که به سال 711 هجری قمری بوده است با خط بسیار خوب نسخ منبت کاری کرده اند و اگر در نگاهداری منبر مذکور که یکی از شاهکارهای صنعتی نیمۀ اول قرن هشتم است مواظبت بعمل نیاید ممکن است آن را قطعه قطعه نموده از بین ببرند. یکی دیگر از بناهای مهم قدیمی نائین که هیچگونه علائم و آثاری از تاریخ ساختمان آن به دست نیامده ولی وضع آن نشان میدهد که خیلی قدیمی است نارنج قلعه میباشد. عمارت زیرین برج قلعه به تل خاکی تبدیل [شده] ولی اصل برج که 25 ذرع ارتفاع دارد باقی و برجاست. سابقاًدر اطراف قلعۀ مزبور خندقی بعرض 25 ذرع حفر کرده بودند ولی اکنون پر است. مهمترین قسمت جالب توجه این برج که مورد دقت نظر است خشتهای خامی است که در ساختمان برج بکار رفته، طول خشتها نیم و عرض 14 ذرع میباشد و وزن هریک هفت الی هشت من است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440 و 441). مؤلف همین کتاب پیرامون وضع عمومی شهر و مردم نائین نویسد: با قرای اطراف قریب 12558 نفر جمعیت دارد. کوچه های آن تنگ و کثیف و بسیار متعفن است. شغل عمومی اهالی تا چندی قبل عبابافی بوده ولی امروز فقیر و پریشانند و آنها که استطاعتی دارند دستگاههای قالیبافی دایر کرده اند از حیث فقدان آب ساکنین نائین فوق العاده در زحمت [اند] و بعضی سالها که خشکسالی است آب را کوزه ای ده شاهی الی یکقران خریداری میکنند.آب مشروب اهالی از 10 آب انبار که از دو الی هفت فرسخ برای پرنمودن آنها آب می آورند به دست می آید چهار رشته قنات بی اهمیت نیز دارد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 440). نائین دارای عباهای خوب بوده که اینک از بین رفته و ظروف آنجا نیز مشهور است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 296). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است: شهرستان نائین یکی از شهرستانهای هفتگانه استان دهم کشوراست. حدود آن از طرف شمال به دشت کویر، از جنوب به شهرستان یزد و اصفهان و از خاور به شهرستان فردوس خراسان و از باختر به شهرستان اردستان محدود است. تقسیمات: شهرستان نائین از سه بخش تشکیل شده است، بدین ترتیب: 1- بخش حومه شامل 338 آبادی و 22430 نفر جمعیت است. 2- بخش انارک 12 آبادی و 2476 تن سکنه دارد. 3- بخش خور بیابانک مشتمل بر 18 آبادی و 13487 نفر جمعیت است، جمعاً شهرستان نائین از سه بخش و 267 آبادی کوچک و بزرگ و 38393 تن جمعیت تشکیل شده است. بخش حومه - محدود است از شمال به بخش انارک شهرستان اردستان. از جنوب به بخش اردکان، از خاور به بخش خرانق و اردکان یزد و از باختر به بخش کوهپایۀ اصفهان. بخش حومه نائین جلگه و مسطح است و فقط چند کوه منفرد، در شمال و جنوب باختری و خاوری آن دیده میشود، بدین شرح: 1 -کوه سراش که از جنوب خاور به طرف شمال باختر امتداددارد و به کوه فشارک در دهستان برزاوند شهرستان اردستان میرسد. (خط الرأس این رشته ارتفاع حد طبیعی شهرستان نائین را با بخش کوهپایه مشخص مینماید). راه نائین به کوهپایه از گردنۀ بیل آباد این رشته کوه عبور میکند و گردنۀ نامبرده 2285 گز از سطح دریا ارتفاع دارد. 2- کوه محمدیه در شمال نائین و تقریباً شمالی جنوبی قرار گرفته و ارتفاعش از سطح دریا 2175 گز است. 3- رشته ارتفاعات زردکوه و ارتفاعات منفرد دیگری در قسمت کویر این بخش واقع شده است و ارتفاع بلندترین نقطۀ کوههای مذکور بطور متوسط در حدود 2000 گزاست. آب و هوا - هوای این بخش نسبهً معتدل است. آب زراعتی آبادیها از قناتها تأمین میشود. محصول و شغل - محصول عمده نائین غلات است و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی و کرباس بافی است. بیشتر قراء این بخش بوسیلۀ راههای ارابه رو به یکدیگر مربوط است و در فصل خشکی به بیشتر قراء میتوان اتومبیل برد. زبان ومذهب - مردم نائین مسلمان شیعه اند و زبان مادری آنان فارسی است. قراء مهم بخش حومه نائین عبارتند از: بافران، چم، محمدی، سرشگ، حسین آباد، خیرآباد، بنوند. در بخش حومه (بغیر از شهر نائین) سه باب دبستان دایر است. شهر نائین - شهر کوچک نائین مرکز شهرستان نائین در سر سه راه اصفهان - یزد کاشان واقع است خلاصۀ مشخصات آن بشرح زیر است: سوابق تاریخی - تاریخ ساختمان و بنا کننده شهر نائین درست معلوم نیست ولی همینقدر که از تواریخ و قرائن معلوم میشود، سابقه اش به قبل ازمیلاد مسیح و دوران زردشتیان می پیوندد و آثاری منتسب به زردشتیان، از جمله خرابه های قلعۀ نائین، از آن روزگاران به یادگار مانده است. فواصل - این شهر در 320 هزارگزی جنوب خاوری تهران و در 120 هزارگزی شمال خاوری شهراصفهان واقع است. مختصات جغرافیائی نائین - طول:53 درجه و 4 دقیقه و 15 ثانیۀ خاوری از نصف النهار گرینویچ، عرض: 32 درجه و 51 دقیقه و 50 ثانیۀ شمالی. ارتفاع از سطح دریا 1400 گز. اختلاف ساعت با تهران 5 دقیقه و 20 ثانیه. راهها - نائین بوسیلۀ دو راه به تهران مربوط میشود: 1- راه تهران به نائین که از شهر ری، قم، اصفهان و کوهپایه میگذرد، جادۀ شوسۀ درجۀ یک است و طولش 576 هزار گز است. 2- راهی که از کاشان میگذرد و جادۀ شوسۀ درجۀ 2 است. (از نائین تا قم شوسۀ درجۀ 2 و از قم تا تهران آسفالت). طولش 522 هزارگزست. این جاده فقط در گردنۀ ملااحمد (36 هزارگزی نائین) بعلت برف زیاد، ممکن است گاهی مسدود شود. این راه از شهر ری، قم، کاشان، نطنز و اردستان میگذرد. مدت راه نائین به تهران، با اتومبیل 14 ساعت و با سواری 10 ساعت است. پمپ بنزین در مسیر جادۀ یزد به اصفهان قرار دارد. وضع طبیعی و اقتصادی - شهر نائین در کنار راه شوسۀ اصفهان به یزد، و در جلگه واقع شده است. هوای شهر نسبهً معتدل است. آب آشامیدنی اهالی از آب انبارها و قنات شاهی، و آب مزروعی از قنوات تأمین میشود. شغل عمده اهالی کسب و زراعت و محصول عمده آن گندم و جو و مختصری محصولات صیفی است، اشجار آن پسته و بادام و انار و گوجه و توت و سایر میوه هاست. صادرات زراعتی این شهرستان روناس و کتیرا و پنبه و پسته، و صادرات صنعتی آن قالی و عبا و کرباس است. معادن استخراج شدۀ حوزۀ معدنی انارک (از توابع نائین) شامل سرب، مس، زغال سنگ، آنتیمون و آهک است. بناهای شهر بطور کلی قدیمی است. فقط در قسمت خاور و باختر این شهر، در مسیر جاده، چند بنای جدیدالاحداث دیده میشود. شهر نائین به هفت ناحیه تقسیم میشود بدین قرار: کلوان، بابل مسجد، سرای نو، نوآباد، پنجاهه: چهل دختران، سنگ. روشنائی محلات و کوچه های شهر بوسیلۀ چراغهای نفتی تأمین میشود. جمعیت شهر نائین در حدود 6235 نفر است و مردمش مسلمان شیعه مذهب اند.ساکنان شهر به زبان فارسی تکلم میکنند ولی کشاورزان و روستائیان به زبان فارسی مخصوص محلی که بیشتر بفرس قدیم شباهت دارد، تکلم میکنند. مردم این شهرستان بکسب دانش راغبند و بیشتر بدین منظور جلای وطن میکنند. سادگی اخلاق و سعی در کسب دانش از آداب نائینی هاست. در این شهر یک دبیرستان پسرانه دو دبستان پسرانه و دو دبستان دخترانه دایر است. یک بیمارستان 20 تختخوابی در انتهای باختری شهر قرار دارد و در جنب بیمارستان نیز درمانگاهی بوسیلۀ سازمان خدمات اجتماعی تأسیس گشته است. شهر نائین مرکز فرمانداری شهرستان نائین است و ادارات دولتی آن عبارتند از: فرمانداری، شهرداری، شهربانی، ژاندارمری، پست و تلگراف، آمار، ثبت اسناد و املاک، بهداری، دارائی، ادارۀ فرهنگ، دادگاه بخش، بانک ملی نمایندگی یزد، نمایندگی بانک کشاورزی، نمایندگی اوقاف. (فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 10 ص 193- 194)
جمع واژۀ حواری. (ترجمان عادل بن علی). یاران مسیح. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ابوالفرج بن الجوزی در المدهش نام حواریون عیسی را بشرح زیر آورده است: 1- شمعون الصفا. 2- شمعون القنانی. 3- یعقوب بن زندی. 4- یعقوب بن حلقی [حلفا] . 5- قولوس [فیلیفوس] . 6- مارقوس. 7- یوحنا. 8- لوقا. 9- توما. 10- اندراوس [اندرواس] . 11- برثملا [مصحف برثلما [] برطلمی] . 12- متی. بعضی از این دوازده نام با نامهایی که مسیحیان آورده اند وفق نمیدهد. حواریون نبوت آن حضرت و توحید جناب حق را تصدیق کردند و پس از رفع حضرت عیسی به اقطار عالم پراکنده شدند و بنشر دین او پرداختند. گویند یهودا که از حواریون بشمار میرفت، خائن بود و حضرت عیسی را بدشمنان تسلیم نمود و از زمرۀ حواریون مردود و مستحق لعن ابدی شد و ماتیاس جای وی را گرفت. بعضی پاولوس و بارنابه را نیز از جملۀ حواریون میدانند. فرنگی ها حواریون را آپوتر نامند. این کلمه از آپوستولو یونانی اخذ شده که به معنی رسل میباشد [جمع رسول] وبه این مناسبت بعضی از نصارا اینان را رسل نامند
جَمعِ واژۀ حواری. (ترجمان عادل بن علی). یاران مسیح. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ابوالفرج بن الجوزی در المدهش نام حواریون عیسی را بشرح زیر آورده است: 1- شمعون الصفا. 2- شمعون القنانی. 3- یعقوب بن زندی. 4- یعقوب بن حلقی [حلفا] . 5- قولوس [فیلیفوس] . 6- مارقوس. 7- یوحنا. 8- لوقا. 9- توما. 10- اندراوس [اندرواس] . 11- برثملا [مصحف برثلما [] برطلمی] . 12- متی. بعضی از این دوازده نام با نامهایی که مسیحیان آورده اند وفق نمیدهد. حواریون نبوت آن حضرت و توحید جناب حق را تصدیق کردند و پس از رفع حضرت عیسی به اقطار عالم پراکنده شدند و بنشر دین او پرداختند. گویند یهودا که از حواریون بشمار میرفت، خائن بود و حضرت عیسی را بدشمنان تسلیم نمود و از زمرۀ حواریون مردود و مستحق لعن ابدی شد و ماتیاس جای وی را گرفت. بعضی پاولوس و بارنابه را نیز از جملۀ حواریون میدانند. فرنگی ها حواریون را آپوتر نامند. این کلمه از آپوستولو یونانی اخذ شده که به معنی رسل میباشد [جمع رسول] وبه این مناسبت بعضی از نصارا اینان را رسل نامند
شهری است در نزدیکی ناصره و محل یکی از معجزات عیسی است. امروز آن را نین گویند. در قاموس کتاب مقدس آمده است: نائین (به معنی جمال). شهری است در جلیل که مسیح پسر بیوه زن را در آنجا حیات بخشیده از اموات برخیزانید فعلاً آن را ’نین’ گویند و بر سرازیری شمال کوه دوخی بمسافت 6 میل به جنوب شرقی ناصره و 15 میل به جنوب غربی تل حوم واقع (است و احتمال میرود که مسیح جنازه پسر را در وقتی که به طرف باهل، قبرستانی که در مغرب ده است، سرازیر میشد دید. از وسعت و عظمت خرابه معلوم میشود که نین شهر عمده و عظیمی و حصاردار بوده است. لکن فعلاًده کوچکی است که دارای بیست خانوار میباشد و این ده از کوه طور بخوبی دیده می شود. (قاموس کتاب مقدس)
شهری است در نزدیکی ناصره و محل یکی از معجزات عیسی است. امروز آن را نین گویند. در قاموس کتاب مقدس آمده است: نائین (به معنی جمال). شهری است در جلیل که مسیح پسر بیوه زن را در آنجا حیات بخشیده از اموات برخیزانید فعلاً آن را ’نین’ گویند و بر سرازیری شمال کوه دوخی بمسافت 6 میل به جنوب شرقی ناصره و 15 میل به جنوب غربی تل حوم واقع (است و احتمال میرود که مسیح جنازه پسر را در وقتی که به طرف باهل، قبرستانی که در مغرب ده است، سرازیر میشد دید. از وسعت و عظمت خرابه معلوم میشود که نین شهر عمده و عظیمی و حصاردار بوده است. لکن فعلاًده کوچکی است که دارای بیست خانوار میباشد و این ده از کوه طور بخوبی دیده می شود. (قاموس کتاب مقدس)