جدول جو
جدول جو

معنی حمطیط - جستجوی لغت در جدول جو

حمطیط
(حَ مَ)
گیاهی است، مار، کرمی است در سبزی در فصل بهار. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
جمع واژۀ حمطوط. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به حمطوط شود، جمع واژۀ حمطاط. هر دو به معنی کرمی است که در گیاه باشد. (منتهی الارب). رجوع به حمطاط شود
لغت نامه دهخدا
(حُ)
حشرۀ کوچکی است در علف. (اقرب الموارد). کرمی است در گیاه. (آنندراج). ج، حماطیط. (اقرب الموارد). رجوع به حمطاط شود
لغت نامه دهخدا
(حِ)
حمطوط. حشرۀ کوچکی است در سبزی و علف. (اقرب الموارد). ج، حماطیط. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ خَبْ بُ)
دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کشیدن و دراز کردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
گروه از مردم و جز آن. ج، شماطیط. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکی شماطیط. (از منتهی الارب). رجوع به شمطوط و شماطیط شود
لغت نامه دهخدا
(حَ)
مرد خرد و ریزه. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمطیط
تصویر تمطیط
دشنام دادن
فرهنگ لغت هوشیار