معنی حمصیص - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

(حَ مَ صَ / حَمْ مَ صَ)

تره ای است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به مادۀ قبل شود

(حَ)

فرونشسته آماس. (اقرب الموارد)

(حِمْ مَ)

منسوب به حمص. (الانساب)

(حُ صَ)

آبی است مربنی عقیل را بنجد. و عجلان و قشیر نیز با ایشان شرکت دارند. (معجم البلدان)

(حَ)

بطنی است از عبدالقیس

(مَ)

خاک نمناک. (منتهی الارب) (آنندراج). تری خاک. (ناظم الاطباء) ، ریگ نمناک. (منتهی الارب) (آنندراج) ، تری ریگ. (ناظم الاطباء)

شمار، عدد

خاک نمناک، ریگ نمناک

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما