جدول جو
جدول جو

معنی حمایت - جستجوی لغت در جدول جو

حمایت
نگه داری کردن، نگهبانی، دفاع کردن از کسی، پشتیبانی کردن، پشتیبانی
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
فرهنگ فارسی عمید
حمایت
(حِ یَ)
حمایه. نگاهبانی. پناه. پشتی. برنایشتی. هویه. دستگیری. حفاظت. یاری. نصرت. اعانت. تقویت. (ناظم الاطباء). هواداری. طرفداری. نگاهداشت. نگاهداری. پشتی. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
تو داوری و ما همه مظلوم روزگار
مظلوم در حمایت داور نکوتر است.
خاقانی.
در حرم دین بحمایت گریز
تا رهی از کشمکش رستخیز.
نظامی.
من در پناه لطف تو خواهم گریختن
فردا که هر کسی رود اندر حمایتی.
سعدی.
- حمایت دادن، پناه دادن و دستگیری کردن و برنایشتی نمودن و یاری دادن. (ناظم الاطباء).
- حمایت شکستن:
اندر حمایتی تو ز پیغمبر خدای
مشکن حمایتش که بزرگست حشمتش.
ناصرخسرو.
- حمایت کردن، پشتی کردن و دستگیری نمودن و برنایشتی کردن و حفظ کردن و یاری کردن و اعانت نمودن و تقویت کردن. (ناظم الاطباء) : زیان رسیده را تفقد فرماید و حمایت کند. (گلستان). که همت پارسایان و دولت و ملک را حمایت کند. (مجالس سعدی).
- حمایت گر، حمایت کننده. حامی. (از آنندراج). نگاهبان. نگهبان. (آنندراج). حارس. حافظ. (ناظم الاطباء) : و تن همچون حصار و طبیب همچون حمایت گری مر این حصار را. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
چونکه نسیم توحمایت گر است
شعلۀ بستان ارم خوشتر است.
میرداماد در مطلع الانوار (از آنندراج).
- ، معاون. معین. دستگیر. (ناظم الاطباء). رجوع به حمایه شود
لغت نامه دهخدا
حمایت
پناه، پشتی، دستگیری، حفاظت، تقویت، یاری
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
فرهنگ لغت هوشیار
حمایت
((حِ یَ))
پشتیبانی
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
فرهنگ فارسی معین
حمایت
پشتیبانی، همیاری
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
فرهنگ واژه فارسی سره
حمایت
پشتیبانی، جانبداری، حفاظت، حفظ، دفاع، طرفداری، مدد، مظاهرت، نگهبانی، هواخواهی، هواداری، یاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حمایت
يدعّم
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به عربی
حمایت
Advocacy
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
حمایت
plaidoyer
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به فرانسوی
حمایت
patrocinio
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
حمایت
حمایت
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به اردو
حمایت
защита
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به روسی
حمایت
Befürwortung
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به آلمانی
حمایت
захист
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حمایت
adwokatura
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به لهستانی
حمایت
倡导
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به چینی
حمایت
حمایت، پشتیبانی می کند
دیکشنری اردو به فارسی
حمایت
সমর্থন
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به بنگالی
حمایت
defensa
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
حمایت
utetezi
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به سواحیلی
حمایت
savunuculuk
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
حمایت
옹호
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به کره ای
حمایت
支援
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به ژاپنی
حمایت
תמיכה
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به عبری
حمایت
defesa
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به پرتغالی
حمایت
advokasi
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
حمایت
การสนับสนุน
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به تایلندی
حمایت
belangenbehartiging
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به هلندی
حمایت
वकालत
تصویری از حمایت
تصویر حمایت
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حمایل
تصویر حمایل
جواهر و زرینه که زنان در گردن اندازند و از زیر بغل بدر آورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمیات
تصویر حمیات
جمع حمی، تپ ها، جمع حمی تبها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکایت
تصویر حکایت
باز گفتن از چیزی، سخن نقل کردن، قول کسی را گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تیراندازی، پرتاباندن، چفته زدن، یله کردن، چیره کردن تیر انداختن، تیر اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکایت
تصویر حکایت
داستان، سرگذشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حماقت
تصویر حماقت
سبک مغزی
فرهنگ واژه فارسی سره