چیزی که دارای وجود خارجی است مثلاً رؤیاهایم به حقیقت مبدل شد، چیزی که با واقعیت سازگار است مثلاً من حقیقت را گفتم، سخن درست مثلاً حقیقت تلخ است، اصل و ذات هر چیز، صدق، راستی، درستی، به راستی، به درستی، مقابل مجاز، در علوم ادبی بیان کردن واژه ای در معنای حقیقی خود
چیزی که دارای وجود خارجی است مثلاً رؤیاهایم به حقیقت مبدل شد، چیزی که با واقعیت سازگار است مثلاً من حقیقت را گفتم، سخن درست مثلاً حقیقت تلخ است، اصل و ذات هر چیز، صدق، راستی، درستی، به راستی، به درستی، مقابلِ مجاز، در علوم ادبی بیان کردن واژه ای در معنای حقیقی خود
مونث حقیقی. یا قضیه حقیقیه. قضیه ایست که موضوع حکم و مصادیق آن اعم از مصادیق متقرر و متحق در عین باشد یعنی اعم از آنکه متحقق الوجود باشد یا متقدر الوجود. یا قضیه حقیقیه منفصله. قضیه ایست که حکم بتنافی در آن صدقا و کذبا باشد
مونث حقیقی. یا قضیه حقیقیه. قضیه ایست که موضوع حکم و مصادیق آن اعم از مصادیق متقرر و متحق در عین باشد یعنی اعم از آنکه متحقق الوجود باشد یا متقدر الوجود. یا قضیه حقیقیه منفصله. قضیه ایست که حکم بتنافی در آن صدقا و کذبا باشد
خرده، خرده باریک، دم یک شستم از یک تسو (ساعت)، راز پنهان مونث دقیق نکات دقیقه، نکته باریک امر غامض، یک شصتم از هر ساعت و آن برابر است با شصت ثانیه، زمانی کوتاه لحظه:) یک دقیقه صبر کنید . (، یک شصتم از یک درجه، (تصوف) سر دقیق که هر کس بر آن آگاه نشود و مرتبت دقایق اجل از مرتبت حقایق است. (دستور 104: 1) جمع دقائق (دقایق)
خرده، خرده باریک، دم یک شستم از یک تسو (ساعت)، راز پنهان مونث دقیق نکات دقیقه، نکته باریک امر غامض، یک شصتم از هر ساعت و آن برابر است با شصت ثانیه، زمانی کوتاه لحظه:) یک دقیقه صبر کنید . (، یک شصتم از یک درجه، (تصوف) سر دقیق که هر کس بر آن آگاه نشود و مرتبت دقایق اجل از مرتبت حقایق است. (دستور 104: 1) جمع دقائق (دقایق)