جدول جو
جدول جو

معنی حفیتر - جستجوی لغت در جدول جو

حفیتر(حَ فَ تَ)
کوتاه بالا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قریه ای بشمال غربی اردکان در نواحی یزد
لغت نامه دهخدا
(حَ / حُ فَ)
آبی از بنی جعفر بن کلاب، نام آبی از بنی هجیم به پنج میلی بصره، نام منزلی میان ذوالحلیفه و ملک، نام آبی به اجا. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
گور. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). گور کنده. (منتهی الارب). گور کنده شده. (غیاث از منتهی الارب) ، گودال. حفر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
نام نهریست به اردن از منازل بنی القین بن جسر. (معجم البلدان) ، آبی و موضعی است میان مکه و بصره و که به حفر مشهور شده است. و بدانجا کفتار بسیار باشد. و اولین منزل حاجیان بصره است. (معجم البلدان) ، نام موضعی است به نجد
لغت نامه دهخدا
تصویری از حفیر
تصویر حفیر
گور کنده، حفر
فرهنگ لغت هوشیار