جمع واژۀ نظیره به معنی مثل و مانند. رجوع به نظیره شود: گر نظائر گویم اینجا و مثال فهم را ترسم که آرد اختلال. مولوی. ، جمع واژۀ نظور است. رجوع به نظور شود، افاضل. اماثل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (متن اللغه) ، گویند:عددت ابلهم نظائر، یعنی دو دو شمردم شتران ایشان را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
جَمعِ واژۀ نظیره به معنی مثل و مانند. رجوع به نظیره شود: گر نظائر گویم اینجا و مثال فهم را ترسم که آرد اختلال. مولوی. ، جَمعِ واژۀ نَظور است. رجوع به نظور شود، افاضل. اماثل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (متن اللغه) ، گویند:عددت ابلهم نظائر، یعنی دو دو شمردم شتران ایشان را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)