جدول جو
جدول جو

معنی حضاجم - جستجوی لغت در جدول جو

حضاجم
(حُ جِ)
درشت اندام سطبرگوشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حاجم
تصویر حاجم
حجامت کننده، حجام، خون گیر
فرهنگ فارسی عمید
اختلاف کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
نعت فاعلی از حجامت، حجامت کننده. کشندۀ خون. حجامت چی. حجام
لغت نامه دهخدا
(حِ جِ)
درشت اندام سطبرگوشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حِ)
مشک نهاده به تکیۀ چیزی. (منتهی الارب). خیک بزرگ
لغت نامه دهخدا
(حُ)
مرد خمیده پشت برآمده شکم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تضاجم
تصویر تضاجم
اختلاف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاجم
تصویر حاجم
حجامت کننده، خونگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضاج
تصویر حضاج
خمیده پشت شکم گنده
فرهنگ لغت هوشیار