جدول جو
جدول جو

معنی حصول - جستجوی لغت در جدول جو

حصول
حاصل شدن، به دست آمدن، باقی ماندن
تصویری از حصول
تصویر حصول
فرهنگ فارسی عمید
حصول(تَ)
حاصل شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). بحاصل آمدن. بحاصل شدن. به دست آمدن. حاصل گردیدن. پیدا شدن. (دهار). باقی ماندن. (آنندراج) : اقوال پسندیده مدروس گشته... و عالم غدار... بحصول این ابواب تازه روی و خندان. (کلیله و دمنه). با حصول ارادت و شمول سعادت روی بغزنه نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 337). حکما گفته اند رزق اگرچه مقسوم است به اسباب حصول آن تعلق شرط است. (گلستان).
یکدم نمی رود که تو در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا حصول.
سعدی.
- حصول بر کسی از حقی، باقی ماندن بر او حقی.
- حصول دابه، درد کردن شکم ستور از خوردن خاک یا سنگریزه.
- حصول مقصود، به دست آمدن مراد. کامروائی.
- حصول ناپذیر، غیرممکن.
، شدن سنگ ریزه در انثیین
لغت نامه دهخدا
حصول
حاصل شدن، بدست آمدن، پیدا شدن
تصویری از حصول
تصویر حصول
فرهنگ لغت هوشیار
حصول((حُ))
به دست آمدن
تصویری از حصول
تصویر حصول
فرهنگ فارسی معین
حصول
تامین، تحصیل، کسب، وصول، دستیابی، نیل، پیدایش، ظهور، وقوع، ایجاد، تکوین، حاصل شدن، حاصل کردن، به دست آوردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حصول
التّحصيل
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به عربی
حصول
Obtainment
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به انگلیسی
حصول
obtention
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به فرانسوی
حصول
uzyskanie
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به لهستانی
حصول
অর্জন
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به بنگالی
حصول
получение
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به روسی
حصول
Erlangung
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به آلمانی
حصول
اکتساب، کسب، دستیابی، حصول، تدارکات
دیکشنری اردو به فارسی
حصول
حصول
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به اردو
حصول
upatikanaji
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به سواحیلی
حصول
获得
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به چینی
حصول
elde etme
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
حصول
획득
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به کره ای
حصول
獲得
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به ژاپنی
حصول
отримання
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حصول
प्राप्ति
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به هندی
حصول
perolehan
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
حصول
การได้มา
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به تایلندی
حصول
verkrijging
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به هلندی
حصول
obtención
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
حصول
ottenimento
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
حصول
obtenção
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به پرتغالی
حصول
השגה
تصویری از حصول
تصویر حصول
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محصول
تصویر محصول
حاصل، نتیجه، در کشاورزی حاصل زراعت، فرآورده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
حاصل شده. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). گردآمده. (ناظم الاطباء). نتیجه. حاصل: محصول آن حرکت آن بود که سلطان را کلفت معاودت و مشقت مراجعت تحمل بایست کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 211).
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم.
حافظ.
، نفع. سود. (ناظم الاطباء). درآمد. بهرۀ به دست کرده. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، غله و مجموع آنچه از چیزی حاصل شده و به دست آید. آنچه از راه کشاورزی و باغداری حاصل شود. درود حاصل. خرمن. توده. (ناظم الاطباء). خرمن
لغت نامه دهخدا
(حُ)
علم حصولی، (اصطلاح حکمای اسلام) مقابل است با علم حضوری و مراد از آن علمی است که در آن صورت ذهنی عین صورت عینی نبوده باشد مانند علم نفس به اموری که از صقع ذات او خارج است و آنرا علم ارتسامی نیزنامند. و رجوع به لفظ حضوری در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از محصول
تصویر محصول
حاصل شده، نتیجه، گرد آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محصول
تصویر محصول
((مَ))
حاصل شده، به دست آمده، حاصل زراعت و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محصول
تصویر محصول
برآیند، فرآورده، دست آورد، دستاورد، برونداد
فرهنگ واژه فارسی سره
اکتسابی
متضاد: حضوری
فرهنگ واژه مترادف متضاد