بسترآکنده. توشک و نهالی آکنده بچیزی چون پنبه و پشم و جز آن. نهالی. (مهذب الاسماء) ج، حشایا، بالشچۀ زنان که بر پستان یا سرین بندند تا کلان نماید رجوع به حشیه شود
بسترآکنده. توشک و نهالی آکنده بچیزی چون پنبه و پشم و جز آن. نهالی. (مهذب الاسماء) ج، حشایا، بالشچۀ زنان که بر پستان یا سرین بندند تا کلان نماید رجوع به حشیه شود
گیاه. یک لاغ گیاه یا گیاه خشک. یکی حشیش، اسم اصطلاحی قنب، حشیش الاودیه، اسم اصطلاحی حشفیفل یعنی شقاقل است. (تحفۀ حکیم مؤمن) ، قنب الهندی. (ابن البیطار). کانابیس اندیکا. قلقشندی گوید: قاضی حسین داد و ستد حشیشه را موجب فسق داند اما برای آن حد (نوعی تعزیر و مجازات بدنی که از طرف شرع معین شده) معین نکرده است. و ابن العسقلانی کتابی درباره حشیشه ساخته و به نام ’تکرمه المعیشهفی ذم الحشیشه’ نامیده است. (صبح الاعشی ج 1 ص 146)
گیاه. یک لاغ گیاه یا گیاه خشک. یکی حشیش، اسم اصطلاحی قنب، حشیش الاودیه، اسم اصطلاحی حشفیفل یعنی شقاقل است. (تحفۀ حکیم مؤمن) ، قنب الهندی. (ابن البیطار). کانابیس اندیکا. قلقشندی گوید: قاضی حسین داد و ستد حشیشه را موجب فسق داند اما برای آن حد (نوعی تعزیر و مجازات بدنی که از طرف شرع معین شده) معین نکرده است. و ابن العسقلانی کتابی درباره حشیشه ساخته و به نام ’تکرمه المعیشهفی ذم الحشیشه’ نامیده است. (صبح الاعشی ج 1 ص 146)