- حسرتا(حَ رَ)
دردا. درداو حسرتا! لفظی که نمودن تحسر را گویند:
حسرتا کان تن سررشته ز جان
صید گردون ناکس دون شد.
مسعودسعد.
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت
دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست.
سعدی
حسرتا کان تن سررشته ز جان
صید گردون ناکس دون شد.
مسعودسعد.
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت
دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست.
سعدی
