جدول جو
جدول جو

معنی حزحزه - جستجوی لغت در جدول جو

حزحزه
(حَ حَ زَ)
آسیب در دل از بیم و درد. (منتهی الارب). دردی در دل از ترس یا بیماری، پس و پیش کردن سردار صفهای لشکر را در جنگ و آراستن آن. (منتهی الارب). صف آرائی، حرکت. جنبش. ج، حزاحز
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ زَ زَ)
ابن ابراهیم بن سلمان کوفی. محدث است. (منتهی الارب). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.
لغت نامه دهخدا