جدول جو
جدول جو

معنی حریرپوش - جستجوی لغت در جدول جو

حریرپوش
(دَ / دِ)
که حریر پوشیده باشد، کنایه از درخت سبز پربرگ:
در باغ کنون حریرپوشان بینی
بر کوه صف گهرفروشان بینی.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس می پوشند، زیرپیراهنی
فرهنگ فارسی عمید
(حَ)
پوشیده به حصیر: سقف خانه را حصیرپوش کردن، بر بالای تیرها حصیرافکندن و بر زبر آن شفته ریختن و سپس کاه گل کردن
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ)
فروشندۀ حریر. سوداگر حریر
لغت نامه دهخدا
جامۀ زیرین، مقابل روپوش، شعار، مقابل دثار، پیراهن، زیرشلوار، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، لباسی که در زیر لباس پوشند، (ناظم الاطباء)، آنچه که زیر پیراهن و روی بدن پوشند، زیرپیراهن، (فرهنگ فارسی معین) :
زیرپوش است مرا آتش و بالاپوش آب
لاجرم گوی گریبان بحذر باز کنم،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
جامه زیرین، زیر پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
لباس نازکی که در زیر لباس های دیگر پوشند، زیرپیراهن
فرهنگ فارسی معین