معنی حریرفروش - جستجوی لغت در جدول جو
حریرفروش
(مُ تَ)
فروشندۀ حریر. سوداگر حریر
ادامه...
فروشندۀ حریر. سوداگر حریر
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پنیرفروش
(اَ قَ)
جبّان. (دهار) (منتهی الارب)
ادامه...
جبّان. (دهار) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
حریرپوش
(دَ / دِ)
که حریر پوشیده باشد، کنایه از درخت سبز پربرگ:
در باغ کنون حریرپوشان بینی
بر کوه صف گهرفروشان بینی.
منوچهری
ادامه...
که حریر پوشیده باشد، کنایه از درخت سبز پربرگ:
در باغ کنون حریرپوشان بینی
بر کوه صف گهرفروشان بینی.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
شیرفروش
(اَ جُ شِ)
لبان. فروشندۀ شیر. که شیر فروختن پیشه دارد. لبنیاتی. (یادداشت مؤلف). فامی. (منتهی الارب)
ادامه...
لبان. فروشندۀ شیر. که شیر فروختن پیشه دارد. لبنیاتی. (یادداشت مؤلف). فامی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویر پنیرفروش
پنیرفروش
فروشنده پنیر جبان
ادامه...
فروشنده پنیر جبان
فرهنگ لغت هوشیار