جدول جو
جدول جو

معنی حریرسینه - جستجوی لغت در جدول جو

حریرسینه
(حَ نَ / نِ)
آنکه سینه و بری به نرمی حریر دارد. نرم سینه. (شرفنامۀ منیری) :
صعب تغابنی بود حور حریرسینه را
لاف زنی خارپشت از صفت سمن بری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ نَ / نِ)
منسوب به پریر. پریری
لغت نامه دهخدا
تصویری از حریر سینه
تصویر حریر سینه
نرم سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریرینه
تصویر پریرینه
منسوب به (پریر) پریری
فرهنگ لغت هوشیار