جدول جو
جدول جو

معنی حرککه - جستجوی لغت در جدول جو

حرککه
(حَ کَ کَ)
سر سرین. حرقفه. ج، حراکک، حراکیک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ یَ)
جنبانیدن باد درخت و غیر آن را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ کَ)
تأنیث حریک
لغت نامه دهخدا
(حَ کَ)
درخت چوب پنبه. شویر. شوبر. زلنفج. برینس
لغت نامه دهخدا
(تَ شَ شُ)
رجوع به حرکت شود
لغت نامه دهخدا
(رَ کَ کَ)
جمع واژۀ رکیک. گویند: ’اﷲ یبغض الولاه الرککه’. (از اقرب الموارد). رجوع به رکیک شود
لغت نامه دهخدا
جنبه نشانه هایی که رفتار وات ها را می نمایانند: زبر زیر پیش، جنبش چال اورز
فرهنگ لغت هوشیار