- حرمت (دخترانه)
- احترام
معنی حرمت - جستجوی لغت در جدول جو
- حرمت
- آزرم، آبرو، ارزش، ارج
- حرمت
- نا مباحی، نا شایستگی
- حرمت
- احترام، عزّت، حرام بودن، احترام و فروتنی در برابر اوامر و نواهی الهی، انجام دادن امور حرام
حرمت داشتن: احترام داشتن، ارجمند داشتن
- حرمت ((حُ مَ))
- آبرو، عزت، آن چه که محترم داشتن و نگه داشتن آن واجب باشد
- حرمت
- Inviolacy
- حرمت
- неприкосновенность
- حرمت
- Unverletzlichkeit
- حرمت
- недоторканість
- حرمت
- nienaruszalność
- حرمت
- inviolabilidade
- حرمت
- inviolabilità
- حرمت
- inviolabilidad
- حرمت
- inviolabilité
- حرمت
- onaantastbaarheid
- حرمت
- ความศักดิ์สิทธิ์
- حرمت
- kekudusan
- حرمت
- حرمةٌ
- حرمت
- अक्षुण्णता
- حرمت
- אי-פגיעות
- حرمت
- dokunulmazlık
- حرمت
- kutoshutumiwa
- حرمت
- অম্লানতা
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرزان، فرزانش، فرزانگی
جنبش، جنبه
بازسازی
حرکت (Action) فرمانی است که کارگردان سر صحنه فیلم برای شروع کار به بازیگران میدهد. این فرمان معمولا بعد از آمادگی نور، صدا و دوربین صادر می شود و کارگردان به ترتیب می گوید `نور، صدا، دوربین` و اگر ایرادی درعملکرد شروع این مرحله پیش نیاید، دستور `حرکت` می دهد،
اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود.
در اصطلاح به فیلمهای پر زد وخورد با حرکات فراوان دوربین و ریتم پرهیجان و سریع تدوین نیز گفته می شود.
اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود.
در اصطلاح به فیلمهای پر زد وخورد با حرکات فراوان دوربین و ریتم پرهیجان و سریع تدوین نیز گفته می شود.
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی