جدول جو
جدول جو

معنی حرصی - جستجوی لغت در جدول جو

حرصی
جوشی، عصبی، بی تاب، کم طاقت، دل خور، رنجیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حریص
تصویر حریص
آزمند، آزور، دارای آز و شره، بسیار مشتاق و راغب به چیزی، حریف، ١. همکار، هم پیشه، هم نبرد، هم نشین، طرف شخص در بازی یا نبرد، دوست، رفیق، معشوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حربی
تصویر حربی
مربوط به جنگ، جنگی، در حال جنگ
جنگنده
در موسیقی گوشه ای در دستگاه ماهور
فرهنگ فارسی عمید
(حَ)
چگونگی و صفت و حالت حریص. حرص. شره. ولع:
علما را که همی علم فروشند ببین
به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز.
ناصرخسرو.
از حریصی کار دنیا می نپردازی به دین
خانه بس تنگست و تاری می نبینی راه در.
ناصرخسرو.
آن دگر بهر ترهب در کنشت
و آن دگر بهر حریصی سوی کشت.
مولوی.
از حریصی گدای ره باشی
باش قانع که پادشه باشی.
مکتبی
لغت نامه دهخدا
(حَ)
منسوب است به جدی از اجداد موسوم به حریص. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(حِمْ مَ)
منسوب به حمص. (الانساب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حرصا
تصویر حرصا
جمع حریص
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به حرب جنگی: کوس حربی، جنگنده رزمنده مرد حربی، یا کافر حربی. یا کافر حربی. کسی که اهل کتاب (مسلمان مسیحی یهودی زردشتی) نباشد، درین صورت مسلمانان او را بقبول اسلام دعوت کنند و در صورت عدم قبول با او میجنگند و او را میکشند، گوشه ای از ماهور، گوشه ای در راست پنجگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حریصی
تصویر حریصی
عمل حریص: آزمندی، طمعکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حریص
تصویر حریص
آزمند، آز پرور، آزور، آنکه فزونی خواهد، طمعکار، طمع، ولع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حریص
تصویر حریص
آزمند، سخت خواستار چیزی و شتابناک برای دست یافتن به او
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حریص
تصویر حریص
آزمند، آزوند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
الأدبيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
Literal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
littéral
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
буквальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
문자 그대로의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
буквальный
دیکشنری فارسی به روسی
حرفی، تحت اللفظی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
حرفی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
শব্দগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
halisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
harfî
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
מילולי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
文字通りの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
dosłowny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
शब्दार्थ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
harfiah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
ตัวอักษร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
letterlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
wörtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
letterale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
literal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
字面上的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
literal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی