چگونگی و صفت و حالت حریص. حرص. شره. ولع: علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو. از حریصی کار دنیا می نپردازی به دین خانه بس تنگست و تاری می نبینی راه در. ناصرخسرو. آن دگر بهر ترهب در کنشت و آن دگر بهر حریصی سوی کشت. مولوی. از حریصی گدای ره باشی باش قانع که پادشه باشی. مکتبی
چگونگی و صفت و حالت حریص. حرص. شره. ولع: علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو. از حریصی کار دنیا می نپردازی به دین خانه بس تنگست و تاری می نبینی راه در. ناصرخسرو. آن دگر بهر ترهب در کنشت و آن دگر بهر حریصی سوی کشت. مولوی. از حریصی گدای ره باشی باش قانع که پادشه باشی. مکتبی
منسوب به حرب جنگی: کوس حربی، جنگنده رزمنده مرد حربی، یا کافر حربی. یا کافر حربی. کسی که اهل کتاب (مسلمان مسیحی یهودی زردشتی) نباشد، درین صورت مسلمانان او را بقبول اسلام دعوت کنند و در صورت عدم قبول با او میجنگند و او را میکشند، گوشه ای از ماهور، گوشه ای در راست پنجگاه
منسوب به حرب جنگی: کوس حربی، جنگنده رزمنده مرد حربی، یا کافر حربی. یا کافر حربی. کسی که اهل کتاب (مسلمان مسیحی یهودی زردشتی) نباشد، درین صورت مسلمانان او را بقبول اسلام دعوت کنند و در صورت عدم قبول با او میجنگند و او را میکشند، گوشه ای از ماهور، گوشه ای در راست پنجگاه