جدول جو
جدول جو

معنی حرازالحجر - جستجوی لغت در جدول جو

حرازالحجر
بهق الحجر. جوز جندم. گوز گندم. رجوع به حرازالصخر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حرازالحجر است، بپارسی گل سنگ گویند و آن چیزی است مثال طحلب که بر روی سنگ پیدا شود و حراز از بهر آن گویند که زحمت حراز که قوبا است زایل کند. طبیعت آن سرد و خشک است، بر ورمهای کرم طلا کردن نافع بود و اگر به موضعی که خون آید ضماد کنند خون بازدارد و بر قوبا ضماد کردن بغایت نافع بود و ورم زبان و یرقان را سود دهد. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا