جمع واژۀ سریره. پنهانیها و رازها. (غیاث) (آنندراج). جمع واژۀ سریره، راز. (دهار) (منتهی الارب) ، در اصطلاح عرفاء سرائر، افنای سالک است در حق و در حال و وصول تام. و نیز گفته شده است از اسمای الهیه است که بواطن اکوان است. (از فرهنگ مصطلحات عرفاء سجادی). - سرائر الاّثار، عبارت از اسماء الهیه اند که مظهربواطن اکوانند: ظاهر اسما بود اکوان بنام باطن اکوان بود اسما تمام. ؟ (از فرهنگ مصطلحات سجادی). - سرائرالربوبیه، سرائر ربوبیت، عبارت از ظهور رب است بصور اعیان. (فرهنگ اصطلاحات عرفاء سجادی ص 217)
جَمعِ واژۀ سریره. پنهانیها و رازها. (غیاث) (آنندراج). جَمعِ واژۀ سریره، راز. (دهار) (منتهی الارب) ، در اصطلاح عرفاء سرائر، افنای سالک است در حق و در حال و وصول تام. و نیز گفته شده است از اسمای الهیه است که بَواطن اکوان است. (از فرهنگ مصطلحات عرفاء سجادی). - سرائر الاَّثار، عبارت از اسماء الهیه اند که مظهربواطن اکوانند: ظاهر اسما بود اکوان بنام باطن اکوان بود اسما تمام. ؟ (از فرهنگ مصطلحات سجادی). - سرائرالربوبیه، سرائر ربوبیت، عبارت از ظهور رب است بصور اعیان. (فرهنگ اصطلاحات عرفاء سجادی ص 217)
جمع واژۀ غریره. (اقرب الموارد). رجوع به غریره شود، جمع واژۀ غراره. (منتهی الارب). جوالها. (آنندراج) (اقرب الموارد). جوهری گوید: گمان می کنم معرب باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به غراره شود
جَمعِ واژۀ غَریره. (اقرب الموارد). رجوع به غریره شود، جَمعِ واژۀ غِراره. (منتهی الارب). جوالها. (آنندراج) (اقرب الموارد). جوهری گوید: گمان می کنم معرب باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به غراره شود
مرایر. جمع واژۀ مریره، به معنی ریسمان تابیده و حبل مفتول است. (از متن اللغه). رجوع به مریره و مریر شود، جمع واژۀ مرّه به معنی تلخی است. (از اقرب الموارد). رجوع به مره شود، جمع واژۀ مریر، به معنی زمین خشک و خالی است. (از متن اللغه). رجوع به مریر شود، جمع واژۀ مراره. (اقرب الموارد). رجوع به مرارت شود
مرایر. جَمعِ واژۀ مریره، به معنی ریسمان تابیده و حبل مفتول است. (از متن اللغه). رجوع به مریره و مریر شود، جَمعِ واژۀ مُرَّه به معنی تلخی است. (از اقرب الموارد). رجوع به مره شود، جَمعِ واژۀ مریر، به معنی زمین خشک و خالی است. (از متن اللغه). رجوع به مریر شود، جَمعِ واژۀ مراره. (اقرب الموارد). رجوع به مرارت شود
سلیمان حرائری، متولد 1824 میلادی و متوفی 1870 میلادی ابوالربیع عبده سلیمان بن علی الحرائری الحسنی. اصل وی از یک خانوادۀ ایرانی است که به شمال افریقیه سکونت گزیدند. به تونس متولد شد وعلوم دینی را نخست بر علماء وطن خویش آموخت و سپس به پزشکی و طبیعی و ریاضیات و زبان فرانسه پرداخت و در سال 1840 میلادی بای تونس او را به منصب ریاست کتاب درآن مملکت منصوب کرد، و پس از شش سال به پاریس رفت ودر آنجا در آموزشگاه زبانهای شرقی به معلمی زبان عربی پرداخت. و در آن اثناء به مدیری روزنامۀ ’برجیس باری’ که آنرا کنت رشید الدحداح تأسیس کرده بود منصوب شد و چند کتاب عربی در علوم جدید در آن منتشر کرد: 1- رساله فی الحوادث الطبیعیه و الظواهر الجویه، به سال 1862 م. / 1278 هجری قمری 2- عرض البضائع، در معرفی نمایشگاه پاریس در 1867 میلادی 3- القول المحقق فی تحریم البن المحرق. و نیز معلقات ابن المعظم را منتشر ساخت. (معجم المطبوعات از تاریخ الصحافه العربیه ج 2 ص 119 و الاّداب العربیه فی القرن التاسععشر ج 1 ص 103)
سلیمان حرائری، متولد 1824 میلادی و متوفی 1870 میلادی ابوالربیع عبده سلیمان بن علی الحرائری الحسنی. اصل وی از یک خانوادۀ ایرانی است که به شمال افریقیه سکونت گزیدند. به تونس متولد شد وعلوم دینی را نخست بر علماء وطن خویش آموخت و سپس به پزشکی و طبیعی و ریاضیات و زبان فرانسه پرداخت و در سال 1840 میلادی بای تونس او را به منصب ریاست کتاب درآن مملکت منصوب کرد، و پس از شش سال به پاریس رفت ودر آنجا در آموزشگاه زبانهای شرقی به معلمی زبان عربی پرداخت. و در آن اثناء به مدیری روزنامۀ ’برجیس باری’ که آنرا کنت رشید الدحداح تأسیس کرده بود منصوب شد و چند کتاب عربی در علوم جدید در آن منتشر کرد: 1- رساله فی الحوادث الطبیعیه و الظواهر الجویه، به سال 1862 م. / 1278 هجری قمری 2- عرض البضائع، در معرفی نمایشگاه پاریس در 1867 میلادی 3- القول المحقق فی تحریم البن المحرق. و نیز معلقات ابن المعظم را منتشر ساخت. (معجم المطبوعات از تاریخ الصحافه العربیه ج 2 ص 119 و الاَّداب العربیه فی القرن التاسععشر ج 1 ص 103)
جمع واژۀ حریبه. حریبهالرجل، مال مسلوبۀ مرد یا مال که بدان زندگانی نماید. (منتهی الارب) : مردان از کار بازماندندو اموال و خزاین و حرائب و مراکب و رکائب و سلاحها سپری شد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هجری قمری ص 56)
جَمعِ واژۀ حَریبه. حَریبهالرجل، مال مسلوبۀ مرد یا مال که بدان زندگانی نماید. (منتهی الارب) : مردان از کار بازماندندو اموال و خزاین و حرائب و مراکب و رکائب و سلاحها سپری شد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هجری قمری ص 56)