جدول جو
جدول جو

معنی حجرالعاج - جستجوی لغت در جدول جو

حجرالعاج
(حَ جَ رُلْ)
حجر اعرابی است. رجوع به حجر اعرابی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ جَ رُنْ نا)
حجرالاصم. حجرالزناد. سنگ آتش زنه. سنگ آتش. سنگ چقماق. سنگ چخماق. اکتمکت. حکیم مؤمن گوید، سنگ آتش زنه است و سنگ چخماق نیز نامند و آن باقسام و الوان مختلف میباشد دراول سرد و در سیم خشک و ذرور او مجفف خنازیر و جهت التیام قروح عسرالاندمال جمیع اعضاء نافع و تعلیق او بر ران زنان که در لته بسته باشند جهت عسر ولادت مؤثر است. و صاحب اختیارات گوید، حجرالاصم خوانند و حجرالزناد نیز گویند و آن انواع است سپید و سیاه و سرخ وملمع بود و طبیعت آن سرد بود بغایت خشک. ارسطوطالیس گوید: اگر زنی دشوار زاید بر خرقه بسته بر ران آن زن بندند آسان بزاید و زود نجات یابد و چون سحق کنند مانند غبار و بر خنازیر پاشند خنک کند و پاک گرداند و همچنین بر هر ریشی که باشد و بر هر دملی و بر هر عضوی که بود بحال صحت آورد و آنرا بپارسی سنگ آتش گویند -انتهی. و ابن البیطار در مفردات آورده است: (قال) الشریف هو الحجر الاصم و هو حجرالزناد و هو انواع فمنه مایکون ابیض و منه خمری و منه مایکون اسود و هو فی ذاته بارد شدید الیبس اذا لقی جسم الفولاذ، قدح النار و یوجد له فی رائحته عند القدح ثقل و هو معلوم وذکر ارسطو: انه ان علق عند الولاده علی فخذ المراءه مشدوداً فی خرقه سهلت ولادتها باذن اﷲ و ینزع بعد الولاده سریعاً و اذ صیر مسحوقاً غباراً و ذر منه علی الخنازیر جففها و نقاها و الحم اجزائها و کذا اذا ذر علی القروح العسره الاندمال فی ای مکان کانت -انتهی
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ)
در نخبه الدهر (ص 74) آمده است: حجرالماس مغناطیس الذهب فانه اذا قرب منه التصق به وامسکه
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ)
صاحب نزهه القلوب گوید: آن آب مهره است اگر زن حامله را چشم بر آن افتد استفراغ آیدش و بچه اش بزیان رود - انتهی. و صاحب مخزن الادویه گوید: حجرالماء سنباذج است. و صاحب تحفه گوید سنباذج است و گویند هم اسم شبه است
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ)
سنگی است بر شکل موش. هرجابنهند موشان بر او جمع شوند و مردم بر ایشان قهر کنند و ایشان را بکشند. (نزهه القلوب حمداﷲ مستوفی)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ عَ)
ابوریحان بیرونی در ذیل ذکر فیروزج گوید: و اما حجرالعین فالسبج احق به لان العامه یزعمون ان المعیون اذا کان معه سبج انشق فاندفع عنه بذلک ضررالعین. (الجماهر صص 170-169)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ عَ)
ابوریحان بیرونی درکتاب الجماهر در ذیل شادنج گوید: و قال اهل زرویان فی حجر العوز المضاهی للخماهن. انه یحک بماء علی حجرآخر فان احمرالماء استعمل سحیقه فی تطویل الشعروان اسود استعمل فی من اراد تثقیل نومه فی الشراب و ان لم یتغیر استعمله حینئذ فی التذهیب. (الجماهر ص 217)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ عُ)
حجرالنسر. حجرالبشر. حجرالیسر. اکتمکت. حجر البحری. حجرالبهت. حجرالولاده. حجرالماسکه. حمداﷲ مستوفی در نزهه القلوب گوید: حجر عقاب مانند دانۀ خرمای هندی است در آشیان عقاب میباشد چون عقاب ماده را خایه نهادن دشوار باشد جهت آسانی آن سنگ را بیاورد و درآشیان بنهد. از زن عسرالولاده درآویزند درحال وضع حمل او شود - انتهی. و صاحب تحفه گوید: حجرالبهت، حجر النسر و حجر العقاب و حجرالیسر و حجر البحری را شامل است. و ابن البیطار گوید: حجرالنسر و حجر العقاب هواکتمکت و سمی حجرالنسر لانه یوجد کثیراً فی اوکار النسور و العقبان و منهم من یقول حجرالبشر من اجل انه یسهل الولاده و قد ذکرت الاکتمکت فی حرف الالف - انتهی. بیرونی گوید: الماس را نیز حجرالعقاب نامند. (الجماهر ص 99 و 102). رجوع به حجرالولاده و حجرالنسر شود
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُدْ دُ)
حجرالدیک
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُلْ)
بیرونی در کتاب الجماهر در ذیل ذکر فیروزج گوید: اعلم ان جابر بن حیان الصوفی یسمیه فی کتاب النخب فی الطلسمات، حجر الغلبه، و حجر العین و حجرالجاه. اما حجر الغلبه و حجر الجاه فللتفاؤل لان معنی اسمه بالفارسیه النصر... رجوع به حجر الغلبه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حجر العاج
تصویر حجر العاج
شکر سنگ از داروها شکر سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجر العاجی
تصویر حجر العاجی
شکر سنگ
فرهنگ لغت هوشیار