جدول جو
جدول جو

معنی حجرالاسفنج - جستجوی لغت در جدول جو

حجرالاسفنج
(حَ جَ رُلْ اِ فَ)
حصی الاسفنج. سنگی است که در اسفنج یافت میشود و بهترین اوسفید صلب است. در اول گرم و در دوم خشک و مجفف بی لذع و قاطع نزف الدم و ذرور او جهت التیام جراحات و طلاء او جهت تحلیل اورام و آشامیدن او با شراب و امثال آن به قدر دو دانک جهت حصاه گرده و یرقان نافع است. (تحفۀ حکیم مؤمن). و صاحب اختیارات بدیعی گوید: سنگی است که در میان اسفنج میباشد و حصی الاسفنج گویند و دیسقوریدوس و رازی گویند: چون با شراب بیاشامند سنگ مثانه بریزاند. و جالینوس گوید: سنگ گرده بریزاند و قوه آن ندارد که از آن مثانه بریزاند. داود ضریر انطاکی در تذکره آرد: حجر یوجد داخل الاسفنج. قیل یدخل فیه وقت تولده و قیل رطوبات تنعقد فیه و اجوده الصلب الابیض. حار فی الاولی یابس فی الثانیه. قدجرب لتفتیت الحصی و الیرقان شرباً و حل الاورام طلاء و الحام الجروح ذروراً - انتهی. و ابن البیطار در مفردات گوید: قال دیسقوریدوس فی الخامسه، الحصاه الموجوده فی الاسفنج اذا شربت بالخمر فتتت الحصاه المتولده فی المثانه. و قال جالینوس فی التاسعه: قوتها قوه تجفف الا انها لیست تبلغ من قوتها ان تفتت الحصاه المتولده فی المثانه والذین وصفوها بذلک فی کتبهم فقد کذبوا. و اماالحصاه المتولده فی الکلیتین فهذه الحجاره تفتتها کما تفعل ذلک الحجاره التی تجلب من قبادوقیا و هی توجد علی ما یقولون فی ارض الطوس و هذه الحجاره اذا حکت خالط الماء منها شیئا یصیر کالعصاره ایضاً - انتهی. و حمداﷲ مستوفی در نزهه القلوب گوید: حجر اسفنجی، جسمی متخلخل بحری است بعضی گویند حیوانی است - انتهی. ظاهراً حمداﷲ مستوفی در اینجا حجر اسفنجی را با خود اسفنج مشتبه کرده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حجر الاسفنج
تصویر حجر الاسفنج
سنگ دروج از داروها سنگ اسپنگ
فرهنگ لغت هوشیار