جدول جو
جدول جو

معنی حجبی - جستجوی لغت در جدول جو

حجبی
(حَ / حَ ی ی)
سمعانی گوید: این صورت نسبت است به حجابت بیت اﷲ وآنان جماعتی از بنی عبدالدار باشند که حجابت کعبه با ایشان است. (الانساب سمعانی). رجوع به حجابت شود
لغت نامه دهخدا
حجبی
(حَ)
ابراهیم بن محمد بن صائب بن شرحبیل از بنی عبدالدار و از بنی قصی است. از عمرو بن ابی عثمان و شریک بن عبدالله روایت دارد. و یحیی نیشابوری و عبدالله بن وهب و دیگران از وی. ابن ابی حاتم گوید: احوالش از پدرم پرسیدم گفت صدوق است. (سمعانی)
احمد بن عبدالملک. ابوزراره از یونس بن عبدالاعلی و عبدالله بن هاشم روایت دارد، و ابوبکر محمد بن ابراهیم مقری از وی. (سمعانی)
محمد بن عبدالرحمان بن طلحه، از بنی عبدالدار. از صفیه بنت شیبه از عایشه روایت دارد، و ابوعاصم النبیل از وی. (الانساب سمعانی)
عبدالله بن محمد بن نعمان از وی روایت کند، و او از حماد روایت دارد. رجوع به المصاحف سجستانی ص 153 شود
عیاض بن عبدالرحمان. از ابن ابی ملیکه روایت دارد. و عبدالله بن جعفر مدنی از وی. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حجیب
تصویر حجیب
پرده، چیزی که برای جلوگیری از نور جلو پنجره یا در نصب می کند برای مثال چون دیگران ز دل نروی گر روی ز چشم / کاندر میان جانی و از دیده در حجیب (سعدی۲ - ۳۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلبی
تصویر حلبی
ورقۀ نازک فلزی که از ترکیب روی و آهن ساخته می شود، کنایه از حلب، تهیه شده در حلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حربی
تصویر حربی
مربوط به جنگ، جنگی، در حال جنگ
جنگنده
در موسیقی گوشه ای در دستگاه ماهور
فرهنگ فارسی عمید
(حُلْ لَ بی ی)
سقاء حلبی، مشک دباغت یافته بگیاه حلب و آنرا سقاء محلوب نیز گویند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به حلّب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حسبی
تصویر حسبی
مزد آورد، ثواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجبه
تصویر حجبه
حاجبی و دربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجری
تصویر حجری
سنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجیب
تصویر حجیب
پرده از حجاب ساخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار
فلزی که از آن الواح و صفحه ها کنند و از آن سماور و آفتابه و سینی و سطل ارزانقیمت بسازند
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به حرب جنگی: کوس حربی، جنگنده رزمنده مرد حربی، یا کافر حربی. یا کافر حربی. کسی که اهل کتاب (مسلمان مسیحی یهودی زردشتی) نباشد، درین صورت مسلمانان او را بقبول اسلام دعوت کنند و در صورت عدم قبول با او میجنگند و او را میکشند، گوشه ای از ماهور، گوشه ای در راست پنجگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلبی
تصویر حلبی
((حَ لَ))
منسوب به حلب، ورقه آهنی که روی آن را با قلع اندود کنند تا در مقابل رطوبت محفوظ ماند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
حزبيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
Party
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
festif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
파티의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
パーティーの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
পার্টি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
partili
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
wa chama
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
पार्टी-संबंधित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
جماعتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
מִפלָגתִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
festivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
pesta
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
งานเลี้ยง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
feestelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
di festa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
festivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
imprezowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
партійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
festlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
партийный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حزبی
تصویر حزبی
派对的
دیکشنری فارسی به چینی