نام صحابی است و یا آن تلب است. صحابه افرادی بودند که در جریان نزول وحی، شاهد زنده ی اتفاقات تاریخی اسلام بودند. حضور این افراد در کنار پیامبر باعث شد سنت نبوی از طریق آنان به نسل های بعد منتقل شود. اصطلاح «صحابی» در منابع اسلامی، منزلتی ویژه دارد و به افراد خاصی تعلق می گیرد. صحابه نقشی کلیدی در تدوین و تبیین تعالیم اسلامی داشتند.
نام صحابی است و یا آن تلب است. صحابه افرادی بودند که در جریان نزول وحی، شاهد زنده ی اتفاقات تاریخی اسلام بودند. حضور این افراد در کنار پیامبر باعث شد سنت نبوی از طریق آنان به نسل های بعد منتقل شود. اصطلاح «صحابی» در منابع اسلامی، منزلتی ویژه دارد و به افراد خاصی تعلق می گیرد. صحابه نقشی کلیدی در تدوین و تبیین تعالیم اسلامی داشتند.
بر دو زانو نشستن. (اقرب الموارد) (آنندراج) : حلب الرجل، جلس علی رکبتیه. (اقرب الموارد) ، فراهم آمدن از هر سو. (اقرب الموارد) (از آنندراج) : حلب القوم حلباً و حلوباً، اجتمعوا علی کل وجه. (از اقرب الموارد) ، دوشیدن. (آنندراج). حلب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). حلاب. (اقرب الموارد)
بر دو زانو نشستن. (اقرب الموارد) (آنندراج) : حلب الرجل، جلس علی رکبتیه. (اقرب الموارد) ، فراهم آمدن از هر سو. (اقرب الموارد) (از آنندراج) : حلب القوم حلباً و حلوباً، اجتمعوا علی کل وجه. (از اقرب الموارد) ، دوشیدن. (آنندراج). حَلَب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). حِلاب. (اقرب الموارد)
شهر بزرگی است ازشام، خرم و آبادان و با مردم و خواستۀ بسیار و یکی باره دارد که سوار بر سر وی گرداگرد وی بگردد. (حدود العالم). شهری بزرگ است که هوایی خوش و آبی سالم وگوارا دارد. این شهر در آغاز قصبۀ ’جند قنسرین’ بوده است. گویند حضرت ابراهیم در این مکان روزهای جمعه گوسفندان خود را میدوشید و شیر آنها را بفقرا و مستمندان صدقه میداد و فقرا ’حلب حلب’ یعنی ’دوشید دوشید’ میگفتند از این رو به این نام خوانده شد. به این وجه تسمیه، اعتباری نیست، زیرا حضرت ابراهیم و مردم شام در زمان وی عرب نبودند. گروهی دیگر گویند که حلب و حمص و برذعه سه برادر از فرزندان عملیق بودند و هریک شهری را بنیاد گذاردند که بنام خود آنها نامیده شد. بطلمیوس گوید: طول شهر حلب 69 درجه و 30 دقیقه وعرض آن 35 درجه و 25 دقیقه است و در اقلیم چهارم قرار گرفته و طالع آن عقرب است. و ابوعون در زیج خود گوید: طول حلب 63 درجه و عرض آن 34 درجه و ثلث و در اقلیم چهارم است. حلب شهری است از سوریه دارای 407612تن جمعیت. نام این شهر در وثائقی که بهزارۀ دوم پیش از میلاد برمیگردد آمده است. و از آنجا که در راه کاروانهایی قرار گرفته که از سرزمین شام به عراق مسافرت میکنند، اهمیت و شهرت کسب کرده است. این شهر مرکزکشور حیثیان بود و تا اوان حکومت بیزنطی اعتبار و اهمیت آن ادامه داشت. عربان در قرن هفتم هجری و سلجوقیان ترک در قرن یازدهم هجری بر آن مستولی گردیدند. وصلیبی ها در 1124 میلادی آنرا محاصره کردند و صلاح الدین ایوبی 1183 و مغول ها در 1260- 1401 میلادی و عثمانی ها در 1517- 1832 و 1840- 1920 میلادی و مصریها در 1832- 1840 میلادی بر این شهر استیلا یافتند. مهمترین محصولات این شهر ابریشم و پارچه های پنبه ای است و پشم و پوست و میوجات از کالاهای بازرگانی آن بشمار میرود. از مهمترین آثار باستانی آن قلعۀ مشهور و مسجدجامع و برج و باروی شهر و ساختمانهای چندی است مربوط به دورۀ ایوبیان و ممالیک. (الموسوعهالعربیه المیسره). و رجوع به معجم البلدان و تاریخ کامل ابن اثیر و عیون الاخبار واخبارالدوله السلجوقیه و حلل سندسیه و نزهه القلوب ج 3 و تاریخ الحکماء قفطی و تاریخ حلب شود: خواهندۀ مغربی در صف بزازان حلب میگفت. (گلستان). یکی از رؤسای حلب که مرا با او سابقۀ معرفتی بود گذر کرد. (گلستان). و آبگینۀ حلبی بیمن. (گلستان)
شهر بزرگی است ازشام، خرم و آبادان و با مردم و خواستۀ بسیار و یکی باره دارد که سوار بر سر وی گرداگرد وی بگردد. (حدود العالم). شهری بزرگ است که هوایی خوش و آبی سالم وگوارا دارد. این شهر در آغاز قصبۀ ’جند قنسرین’ بوده است. گویند حضرت ابراهیم در این مکان روزهای جمعه گوسفندان خود را میدوشید و شیر آنها را بفقرا و مستمندان صدقه میداد و فقرا ’حلب حلب’ یعنی ’دوشید دوشید’ میگفتند از این رو به این نام خوانده شد. به این وجه تسمیه، اعتباری نیست، زیرا حضرت ابراهیم و مردم شام در زمان وی عرب نبودند. گروهی دیگر گویند که حلب و حمص و برذعه سه برادر از فرزندان عملیق بودند و هریک شهری را بنیاد گذاردند که بنام خود آنها نامیده شد. بطلمیوس گوید: طول شهر حلب 69 درجه و 30 دقیقه وعرض آن 35 درجه و 25 دقیقه است و در اقلیم چهارم قرار گرفته و طالع آن عقرب است. و ابوعون در زیج خود گوید: طول حلب 63 درجه و عرض آن 34 درجه و ثلث و در اقلیم چهارم است. حلب شهری است از سوریه دارای 407612تن جمعیت. نام این شهر در وثائقی که بهزارۀ دوم پیش از میلاد برمیگردد آمده است. و از آنجا که در راه کاروانهایی قرار گرفته که از سرزمین شام به عراق مسافرت میکنند، اهمیت و شهرت کسب کرده است. این شهر مرکزکشور حیثیان بود و تا اوان حکومت بیزنطی اعتبار و اهمیت آن ادامه داشت. عربان در قرن هفتم هجری و سلجوقیان ترک در قرن یازدهم هجری بر آن مستولی گردیدند. وصلیبی ها در 1124 میلادی آنرا محاصره کردند و صلاح الدین ایوبی 1183 و مغول ها در 1260- 1401 میلادی و عثمانی ها در 1517- 1832 و 1840- 1920 میلادی و مصریها در 1832- 1840 میلادی بر این شهر استیلا یافتند. مهمترین محصولات این شهر ابریشم و پارچه های پنبه ای است و پشم و پوست و میوجات از کالاهای بازرگانی آن بشمار میرود. از مهمترین آثار باستانی آن قلعۀ مشهور و مسجدجامع و برج و باروی شهر و ساختمانهای چندی است مربوط به دورۀ ایوبیان و ممالیک. (الموسوعهالعربیه المیسره). و رجوع به معجم البلدان و تاریخ کامل ابن اثیر و عیون الاخبار واخبارالدوله السلجوقیه و حلل سندسیه و نزهه القلوب ج 3 و تاریخ الحکماء قفطی و تاریخ حلب شود: خواهندۀ مغربی در صف بزازان حلب میگفت. (گلستان). یکی از رؤسای حلب که مرا با او سابقۀ معرفتی بود گذر کرد. (گلستان). و آبگینۀ حلبی بیمن. (گلستان)
نباتی است. (مهذب الاسماء). گیاهی است که از آن دباغت کنند و هم او را آهو خورد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) : ’دلوتمأی ذبغت بالحلّب’. راجز. (از اقرب الموارد)
نباتی است. (مهذب الاسماء). گیاهی است که از آن دباغت کنند و هم او را آهو خورد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) : ’دلوتمأی ذُبغت ْ بالحلّب’. راجز. (از اقرب الموارد)