معنی حتل - جستجوی لغت در جدول جو

حتل

لغت نامه دهخدا

حتل

تصویری از حتل — تصویر حتل

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کمینگاه. اسم مکانی میباشد که در مرزوبوم فلسطین واقع است. (حزقیا 47:15 و 48:1). و رأی معتبر آن است که راه حتلون همان راه شمالی لبنان میباشد که با مدخل حمات موافق است. (سفر اعداد 34:8). رجوع به حمات شود. (قاموس مقدس)

لغت نامه دهخدا

تصویری از حول — تصویر حول

سنه، ایام، عام، سال، توانائی، حیله، جنبش

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حسل — تصویر حسل

بچه سوسمار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفل — تصویر حفل

جمع شدن مردم

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حکل — تصویر حکل

بی آوایان جاندارانی که آوایشان به گوش نمی رسد

فرهنگ لغت هوشیار

کشت، کشت سبز، کشت نو رسته، زمین آماده کشت کشتگاه کجاوه، شکم پیچ از بیماری های دامی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حمل — تصویر حمل

باردار شدن زن، حامله شدن، آبستنی، احتمال

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حلت — تصویر حلت

ستردن موی سر تراشیدن، پرداخت وام، تازیانه زدن، ریخ زدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حشل — تصویر حشل

فرومایه کردن، واگشادن، رذل کردن

فرهنگ لغت هوشیار

جمع حله، زیورها، جامه ها، برزک های (کتان) یمانی زیورها پیرایه ها، لباسهای نو جامه ها، بردهای یمانی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حطل — تصویر حطل

شغال گرگ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حصل — تصویر حصل

باز مانده، تلخدانه، غوره خرما گرد خرما شکوفه خرما

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حیل — تصویر حیل

قوه، توانائی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ختل — تصویر ختل

فریب دادن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ستل — تصویر ستل

ظرف فلزی که بدان آب کشند دلو جمع اسطال سطول

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حوتل — تصویر حوتل

نو بال نو جوانی که تازه بالیده (بالغ) است، سنگخوارک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبل — تصویر حبل

ریسمان، طناب، بند سختی، دانشمند، زیرک سختی، دانشمند، زیرک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبتل — تصویر حبتل

کم گوشت نزار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حذل — تصویر حذل

اصل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتد — تصویر حتد

ناب ناب هر چیز

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتف — تصویر حتف

مرگ، موت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتفل — تصویر حتفل

درد لرد ته مانده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتم — تصویر حتم

واجب کردن، حکم کردن، محکم کردن، استوار کردن، واجب، ناگزیر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتن — تصویر حتن

مانند، قرین، همتا

فرهنگ لغت هوشیار

از پارسی هاتا ایچ فاید خداوند است و میر و میرزاه - ز عهد و عصر آدم فاید اکنون (قطران) تا تا آنکه: (حتی باو گفتم که نزد شما بیاید)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حجل — تصویر حجل

کبک نر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حال — تصویر حال

کیفیت، چگونگی، وضع، گونه، شکل، جهت، حالت

فرهنگ لغت هوشیار

مرتب و منظم کردن چیزی، شیوا و رسا گفتن سخن را، خوبی و آراستگی هر چیز

فرهنگ لغت هوشیار

پولی باشد که در قمار ببرند و به حاضران مجلس یا به صاحب خانه به رسم انعام دهند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حال — تصویر حال

کنون، اکنون، اینگاه

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از حتا — تصویر حتا

هتا

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از حتی — تصویر حتی

هتا، تا جایی که

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از حمل — تصویر حمل

ترابردن

فرهنگ واژه فارسی سره