جدول جو
جدول جو

معنی حترفه - جستجوی لغت در جدول جو

حترفه
(تَ زُ)
جنبانیدن، چنانکه از جای. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
حترفه
(حَ رَ فَ)
درشتی و سرخی که در چشم باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
حترفه
سرخی چشم
تصویری از حترفه
تصویر حترفه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترفه
تصویر ترفه
در رفاه و آسایش بودن، آسودگی و تن آسانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
پیشه، صناعت، کسب و کار
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ رِ فَ)
مؤنث محترف. محترفه. رجوع به محترفه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ رِ فَ)
پیشه وران. (یادداشت مرحوم دهخدا). پیشه وران و صنعت گران و این در اصل صیغۀ اسم فاعل واحد مؤنث است از باب افتعال که صفت واقع شده موصوف او مثل لفظ فرقه و جماعه همیشه محذوف می باشد از این جهت اطلاق در معنی جمع می نمایند چنانکه معتزله. (غیاث) (آنندراج) : بر اهل بازار و محترفه محتسبی امین گماشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 439). از اصناف معتمدان محترفه و بازرگانان به تواتر استماع افتاده است. (ترجمه محاسن اصفهان ص 56). اگر مردم مجلس محترفه و اهل بازار باشند حسینی و عجم و بوسلیک و.... خوانند. (بهجت الروح 59)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
زدن چیزی را و پس بریدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ضرب و قطع. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ شَ)
آواز خوردن ملخ گیاهان را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ رَ)
بزرگ منشی. تکبر کردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ فَ)
سختی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ رَفْ فِهْ)
برآسوده و تن آسان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به ترفه شود
لغت نامه دهخدا
محترفه در فارسی مونث محترف - و پیشه وران خداوندان پیشه مونث محترف زنی که پیشه ور باشد، گروه پیشه وران: بعضی از صناع و محترفه که در ربقه اسار بر یکدیگر بخش کرده بودند... زنده رها نکردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
پیشه، کار، کسب، شغل، صناعت که روزی بدان دست آرند
فرهنگ لغت هوشیار
تازگی از نعمت و آسایش، نعمت و فراخی طعام خوشمزه آسودگی و دولتمندی، استراحت و تنعم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
((حِ فِ))
پیشه، کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترفه
تصویر ترفه
((تَ رَ فُّ))
آسایش داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
پیشه، شگرد
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشه ور، حرفه دار، کسبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
Career, Profession
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
carrière, profession
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
קריירה , מִקצוֹעַ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
करियर , पेशा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
karier, profesi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
อาชีพ , อาชีพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
carrière, beroep
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
carriera, professione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
carrera, profesión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
carreira, profissão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
职业
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
kariera, zawód
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
кар'єра , професія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
Karriere, Beruf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
карьера , профессия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حرفه
تصویر حرفه
キャリア , 職業
دیکشنری فارسی به ژاپنی