ریگستانی که در آن رونده گم گردد، سختی، بلا، سطبر گرداندام. (منتهی الارب) ، من اسماء الدواهی. (معجم البلدان) ، مرد لاغر که در راه رفتن گام نزدیک نهد. (منتهی الارب). حبوکل. ج، حباکر. رجوع به ام حبوکر شود
ریگستانی که در آن رونده گم گردد، سختی، بلا، سطبر گرداندام. (منتهی الارب) ، من اسماء الدواهی. (معجم البلدان) ، مرد لاغر که در راه رفتن گام نزدیک نهد. (منتهی الارب). حبوکل. ج، حباکر. رجوع به ام حبوکر شود
جائیست نزدیک حلب: و پادشاه اسلام هفتم صفر از فرات عبور فرمودمحاذی جعبر و صفین و سه شنبه 21 صفر به بالای حبول نزدیک حلب فرودآمد. (تاریخ غازانی چ 1940 میلادی ص 132)
جائیست نزدیک حلب: و پادشاه اسلام هفتم صفر از فرات عبور فرمودمحاذی جعبر و صفین و سه شنبه 21 صفر به بالای حبول نزدیک حلب فرودآمد. (تاریخ غازانی چ 1940 میلادی ص 132)