جدول جو
جدول جو

معنی حبسمانه - جستجوی لغت در جدول جو

حبسمانه
(حَ نَ)
نام ناحیه ای است در اناطولی، دارای 39 دهکده به قضای اردو از ولایت طربزون. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و به کلمه اردو در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حکیمانه
تصویر حکیمانه
مانند حکیمان، به روش حکیمان، از روی حکمت و دانایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حبس خانه
تصویر حبس خانه
محبس، زندان، حبسگاه
فرهنگ فارسی عمید
(حَ نَ / نِ)
محبس. زندان. سجن. دوستاق:
هم بمولد قرار نتوان کرد
که صدف حبس خانه درر است.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(فَ سُ مِ)
دهی است از دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک، واقع در 27هزارگزی شمال طرخوران. ناحیه ای است واقع در دامنه، سردسیر و دارای 212 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، بنشن، توت و بادام است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
نام محلی از توابع کاشان دارای معدن زغال سنگ
لغت نامه دهخدا
(کِ نَ / نِ)
چون حاکمی. چون حاکم
لغت نامه دهخدا
(حَ نَ / نِ)
مانند حکیم. چون حکیمان. درخور، ازدر، سزای ، لایق حکیم: حکیمانه شراب آشامیدن، به اندازه ای که زیان تن و نقصان عقل را سبب نگردد آشامیدن، از روی حکمت: سخنان حکیمانه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آسمانه
تصویر آسمانه
سقف، عرش، آسمانخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمانه
تصویر رسمانه
آیینی درباری بطور رسمی: (رسمانه رفتار میکند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکیمانه
تصویر حکیمانه
از روی حکمت و دانائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسمانه
تصویر آسمانه
سقف
فرهنگ واژه فارسی سره
صفت حکمت آمیز، خردمندانه، عاقلانه، عقلایی
متضاد: سفیهانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
بشكل غامض
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
Vaguely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vaguement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
невиразно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
مبہم طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vagamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
niejasno
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
অস্পষ্টভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
kwa njia isiyo wazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
อย่างคลุมเครือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vaag
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
曖昧に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
模糊地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
בצורה מעורפלת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
어렴풋이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
смутно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
dengan samar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
अस्पष्ट रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vagamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
vagamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مبهمانه
تصویر مبهمانه
belirsiz bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی