جدول جو
جدول جو

معنی حاوی - جستجوی لغت در جدول جو

حاوی
در بر گیرنده، دربرگیرنده
تصویری از حاوی
تصویر حاوی
فرهنگ واژه فارسی سره
حاوی
در بر اباریش فراگیر، مار گیر، نیرنگباز در بر دارنده گرد فرو گیرنده شامل: (حاوی مطالب سودمند است)
فرهنگ لغت هوشیار
حاوی
دربردارنده، شامل
تصویری از حاوی
تصویر حاوی
فرهنگ فارسی معین
حاوی
دربردارنده، شامل
تصویری از حاوی
تصویر حاوی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حاویه
تصویر حاویه
روده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فحاوی
تصویر فحاوی
فحواها، مفاهیم سخن، معنی ها، مضمون ها، جمع واژۀ فحوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فحاوی
تصویر فحاوی
جمع فحوی، کام های سخنان چم های سخنان معنی سخن مضمون
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محوی، درونه ها در برها درونمایه ها جمع محوی در بر گرفته ها، مضمونها: ... و اصل مملکت و موطن ایشان و کیفیت ممالک و معابر نسبت با بلاد ترکستان از محاوی او مفهوم و معلوم میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حانی
تصویر حانی
(دخترانه و پسرانه)
میش یا گاو وحشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حامی
تصویر حامی
(پسرانه)
مدافع، حمایت کننده، پشتیبان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حامی
تصویر حامی
پشتیبان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حاکی
تصویر حاکی
باز گوینده، نشان گر، نمایان گر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داوی
تصویر داوی
ادعا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باوی
تصویر باوی
گوشه ایست در دستگاه همایون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوی
تصویر راوی
باز گوینده ، گوینده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راوی
تصویر راوی
راوی (Narrator) فیلم به شخص یا صدایی اشاره دارد که در فیلم ها و مستند ها برای تعریف داستان و رویدادهای اتفاقی که در صحنه ها اتفاق می افتد، استفاده می شود. او یک نقش حیاتی دارد که اطلاعات مهم، توضیحات، و در برخی موارد، نظرات و تحلیل های خود را به تصویر برده و به تماشاگران منتقل می کند.
نقش ویژه هایی که راوی فیلم می تواند ایفا کند:
1. توضیحات دیداری : راوی می تواند به تماشاگران توضیح دهد که اتفاقاتی چگونه رخ داده است، مثلاً مکان یا زمان صحنه ای خاص.
2. توضیحات داخلی شخصیت : او می تواند از دیدگاه شخصیت ها برخی اطلاعات ارائه دهد، مثلاً احساسات، افکار، و تصمیمات آنها را بیان کند.
3. پیش بینی رخدادها : راوی ممکن است به تماشاگران نشان دهد که چه چیزی در آینده قرار است بیافتد یا برای اینکه جلویی مانده ایم.
4. تحلیل و نظرات : او ممکن است به تحلیل ها، تفسیرها، یا حتی نظرات شخصی خود بپردازد که برای درک عمیق تر داستان یا تأثیرگذاری بهتر در تماشاگران مفید است.
5. جلوه های ویژه : در برخی موارد، راوی می تواند جلوه های ویژه ای از جمله خاطرات، سکانس های خاص، یا حتی تصاویر نشان دهد که ممکن است از طریق دیگر شخصیت ها نمایش داده نشوند.
نمونه های معروف از راوی فیلم:
- مستندات : در مستند ها، راوی معمولاً نقش گوینده و توضیح دهنده داستان را بازی می کند، و تمام اطلاعات و تحلیل ها را برای تماشاگران ارائه می دهد.
- فیلم های داستانی : در فیلم هایی که دارای روایت داخلی هستند، راوی ممکن است اطلاعات اضافی ارائه دهد که توسط شخصیت ها نمایش داده نمی شود، یا احساسات و تفسیرهای خود را از رویدادها بیان کند.
- مستندات طبیعت : در فیلم های مستند طبیعت، راوی می تواند جزئیاتی را در مورد حیات وحش، مناظر طبیعی، و رفتارهای حیوانات بیان کند که توسط دوربین ثبت شده اند.
نتیجه گیری:
راوی فیلم نقشی اساسی در ارتقای تجربه ی تماشاگران از فیلم ایفا می کند، او با نحوه ی روایت، توضیح، و تفسیر خود می تواند تأثیر زیادی بر تجربه ی تماشاگران داشته باشد و به داستان عمق و توجه بیشتری بدهد.
صدایی که در فیلم های مستند یا داستانی روی فیلم شنیده می شود و چیزی را روایت می کند. در فیلم های مستند، راوی معمولا فرد بی طرف و مطلعی است که اطلاعات تکمیلی را به تصویر می افزاید. در فیلم های داستانی او خودش معمولا درگیر قصه و ماجرای فیلم است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
نگهبان اسبان، آب آورنده، نقل کننده سخن، بازگوینده سخن از کسی، روایت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاوی
تصویر ثاوی
ماندگار، فرود آینده فرود آینده، اقامت (دراز) کننده مقیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاوی
تصویر جاوی
حسن لبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حادی
تصویر حادی
راننده شتران که شترها را با خواندن آواز براند
فرهنگ لغت هوشیار
از ریشه پارسی هنجی آن که در خدایخانه آیین هنج (حج) به جای آرد کسی که در مکه مراسم حج بجا آورد حاج. توضیح استعمال این کلمه قیاسا صحیح است و گویندگان بزرگ هم آنرا بکار برده اند. یا حاجی حاجی مکه. در مورد کسی گویند که بجایی میرود و تا دیری باز نمیگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حالی
تصویر حالی
فوراً، فی الفور، هماندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاکی
تصویر حاکی
حکایت کننده، ناقل، محدث، راوی، خبرگزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافی
تصویر حافی
برهنه پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حامی
تصویر حامی
حمایت کننده بعنایت و کرم دفاع کننده، پشتیبان، هوادار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشوی
تصویر حشوی
فرو مایه فرومایه دون: منجم حشوی (منجم بازاری و بی علم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلوی
تصویر حلوی
شیرینی دوست افروشه خور منسوب به حلواء خورنده حلوا شیرینی دوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیوی
تصویر حیوی
منسوب به حی یعنی زنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاوی
تصویر شاوی
میرآب، گوسپندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشوی
تصویر حشوی
کسی که در گفتارش حشو بسیار باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاجی
تصویر حاجی
حاج، آنکه مراسم حج را به جا آورده برای مثال حاجیان آمدند با تعظیم / شاکر از رحمت خدای رحیم (ناصرخسرو - ۳۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاکی
تصویر حاکی
حکایت کننده، روایت کننده، بیان کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثاوی
تصویر ثاوی
کسی که در مکانی اقامت طولانی کند، مقیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلاوی
تصویر حلاوی
حلواها، خوراکی هایی که با آرد گندم یا آرد برنج، روغن، شکر، گلاب و زعفران تهیه می شود، کنایه از شیرینی ها، جمع واژۀ حلوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حافی
تصویر حافی
کسی که بی کفش راه می رود، پابرهنه، برهنه پای
فرهنگ فارسی عمید