جمع واژۀ محفل (م ف / م ف ) . (منتهی الارب). مجلس ها و انجمن ها. (ناظم الاطباء). رجوع به محفل شود: وزیری چون یکی والا فرشته چه در دیوان چه در صدر محافل. منوچهری. ... هشتم در محافل خاموشی را شعار ساختن. (کلیله و دمنه). در محافل دانشمندان نشستی زبان از سخن ببستی. (گلستان)
جَمعِ واژۀ محفل (م َ ف ِ / م َ ف َ) . (منتهی الارب). مجلس ها و انجمن ها. (ناظم الاطباء). رجوع به محفل شود: وزیری چون یکی والا فرشته چه در دیوان چه در صدر محافل. منوچهری. ... هشتم در محافل خاموشی را شعار ساختن. (کلیله و دمنه). در محافل دانشمندان نشستی زبان از سخن ببستی. (گلستان)
مؤنث حافل. پر. بسیار. کثیر: الا آنکه نعمت حق سبحانه و بحمده در بازماندۀ امیر ماضی سایغاللسان وصافیهاللباس است و نامیهالغراس و ناصرهالاکناف و حافلهالاخلاف. (ترجمه تاریخ یمینی چ تهران ص 460) ، ناقه حافله، شتر مادۀ بسیار شیر در پستان
مؤنث حافل. پر. بسیار. کثیر: الا آنکه نعمت حق سبحانه و بحمده در بازماندۀ امیر ماضی سایغاللسان وصافیهاللباس است و نامیهالغراس و ناصرهالاکناف و حافلهالاخلاف. (ترجمه تاریخ یمینی چ تهران ص 460) ، ناقه حافله، شتر مادۀ بسیار شیر در پستان