جدول جو
جدول جو

معنی حاضرغایب - جستجوی لغت در جدول جو

حاضرغایب
(ضِ یِ)
در اصطلاح عرفا، خلسه: حضرت خواجه از آن منزل بیرون آمدند و اصحاب چنانکه سنت ایشان بود حاضرغائب نشسته بودند. (انیس الطالبین نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه مؤلف ص 83)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حاضر غایب
تصویر حاضر غایب
خواندن اسامی شاگردان، کارگران یا سربازان برای تعیین کردن افراد غایب
حاضر غایب کردن: حاضر غایب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاضر غایب
تصویر حاضر غایب
در تصوف حالتی که شخص در مجلس و میان جمع نشسته اما هوش و حواسش جای دیگر است، خلسه، ربودگی، برای مثال هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است (سعدی۲ - ۳۳۹)
فرهنگ فارسی عمید
حاضر و غایب کردن، خواندن نامهای جمعی برای تعیین کسانی که غایب اند چنانکه معلم شاگردانرا و صاحب منصب سربازانرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاضر غیاب
تصویر حاضر غیاب
خواندن نامه های جمعی برای تعیین کسانی که غایبند، چنان که معلم شاگردان را و صاحب منصب سربازان را
فرهنگ فارسی معین