جدول جو
جدول جو

معنی حاررطب - جستجوی لغت در جدول جو

حاررطب
(رْ رِ رَ)
گرم و تر، یکی از امزجۀ نه گانه در طب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ طَ)
نعت تفضیلی از رطوبه. بارطوبت تر. با تری بیش از تری دیگری. مرطوب تر. که تری بیش دارد. با تری بیشتر. ترتر. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نعت فاعلی از حرب
لغت نامه دهخدا
(رِ)
موضعی است در حوالی دمشق، بحوران شام و نزدیک مرج الصفر، از سرزمین قضاعه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طِ)
نعت فاعلی از حطب. جمعکننده هیزم. هیمه چین. هیمه گردکن. هیمه گردکننده. آنکه هیمه جمع کند، هیزم شکن
لغت نامه دهخدا
(طِ)
ابن عمرو بن عتیک (ابن امیه) ابن زید بن مالک بن عوف بن عمرو بن عوف بن مالک الانصاری الاوسی. بقول ابوعمر صحابی است و غزوۀ بدر را درک کرده است ولی ابن اسحاق او را از اصحاب بدر نشمرده است. عسقلانی گوید جز ابوعمر کسی او را در شمار بدریان ذکر نکرده و عموم اصحاب رجال متفقند که پسر او حارث بن حاطب سابق الذکر از صحابۀ بدر بوده است و باز عسقلانی بر گفتۀ خود افزاید که نام جد حاطب پدر حارث عبید است نه عتیک و شاید در اینجا تصحیفی روی داده باشد. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر 1323 هجری قمری ج 1 ص 315 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارطب
تصویر ارطب
ترتر نم دارتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حارب
تصویر حارب
جنگجوی جنگی جنگنده رزم کننده، جمع حاربین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاطب
تصویر حاطب
جمع کننده هیزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حارب
تصویر حارب
((رِ))
جنگنده، رزم کننده
فرهنگ فارسی معین