جدول جو
جدول جو

معنی حابیه - جستجوی لغت در جدول جو

حابیه
(یَ)
ریگی است که بدانجا گیاه حابی روید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حانیه
تصویر حانیه
(دخترانه)
مؤنث حانی، میش یا گاو وحشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حاجیه
تصویر حاجیه
زنی که به مکه رفته و کعبه را زیارت کرده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خابیه
تصویر خابیه
خم، خمره، سبو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاشیه
تصویر حاشیه
لبه و کنارۀ چیزی، توضیح یا شرحی بر یک کتاب یا هنوع مطلب نوشتنی، نقش و نگار و زینتی که به صورت نوار بر کناره و لبۀ چیزی دوخته می شود، کنایه از موضوع غیر اصلی و فرعی، در موسیقی گوشه ای در دستگاه چهارگاه، حاشیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حالیه
تصویر حالیه
کنونی، در این دوران، امروزه، در تصوف فرقهای از متصوفه که سماع، پایکوبی و سرودخوانی را از اعمال نیک می دانند و با این اعمال حالتی به آنان دست میدهد که از خود بی خود میشوند
فرهنگ فارسی عمید
(بِ لَ)
زن آبستن. حامل. حامله. ج، حبله
لغت نامه دهخدا
(حَ یَ)
کوتاه درشت اندام. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حِ بی یَ)
منسوب است به حساب و بعضی گفته اند تخلص شاعریست. (غیاث) (آنندراج) : و اگر نقصانی و کسری در مالیات دیوان به جهتی از جهات حسابیه بهم رسد... (تذکرهالملوک ص 6). وزیر اصفهان از قرار اسناد حسابیه که برقم وزیر دیوان اعلی... (تذکرهالملوک ص 15)
لغت نامه دهخدا
(حُ بی یَ)
نام دو قریه است به مصر که یکی از آن دو را منستریون نیز نامند، و آن از کورۀ شرقیه است. و دیگری را منزل نعمه نیز خوانند و آن نیز شرقیه است. (معجم البلدان ج 3 ص 206)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
شهری است که از آنجا تا ایلیا پنج روز راه است و هنگامی که عمر بن خطاب بسال شانزدهم هجرت بجانب بیت المقدس میرفت از آنجا گذشت. (حبیب السیر چ 1 تهران جزء 4 از ج 1 ص 161). و رجوع به باب الخابیه شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
خابیه. خم. خنب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) :
چون جانهاشان برکند، خونشان ز تن بپراکند
آرد بفردا افکند، در خسروانی خابیه.
منوچهری.
و رجوع به بنت الخابیه و رجوع به خابئه و خابه شود
لغت نامه دهخدا
(بی یَ)
اعجوبه. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بی یَ / یِ)
منسوب به باب سید علیمحمد. رجوع به باب شود. (ضحی الاسلام ج 3 ص 224) ، من. رجوع به باتمن شود
لغت نامه دهخدا
(بِ طی یَ)
گروهی از معتزلۀ پیروان احمد پسر حابط که ازیاران نظام میباشند و آنان گویند جهان را دو آفریننده است یکی قدیم و آن خدای حقیقی است. و دیگری محدث و آن عیسی است که در روز جزا محاسبۀ بندگان با او باشد. و قول خدای تعالی: و جاء ربک والملک صفّا صفّا. (قرآن 22/89) مشعر بر این معنی است وهم مراد از این در آیت: الاّ ان یأتیهم الله فی ظلل من الغمام (قرآن 210/2) و نیز مقصود از حدیث خلق الله آدم علی صورته. و خبر یضع الجبار قدمه فی النار. و انما سمی المسیح لانه ذرع الاجسام و احدثها. آمدی گوید: این گروه کفار و مشرک باشند و چه نیکو نامی آمدی بر آنها نهاده است
لغت نامه دهخدا
(سَ بی یَ)
نام هر یک از پنج مجموعۀ کواکب که بچشم چون ابری نمایند. (یادداشت مؤلف). سحابیه الصغیر. سحابیه الکبیر. رجوع به سحابیات و سحابی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حاویه
تصویر حاویه
روده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بابیه
تصویر بابیه
شگفت انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابیه
تصویر رابیه
بلندی، پشته، فزونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جابیه
تصویر جابیه
تالابه استخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حابله
تصویر حابله
مونث حابل: و آبستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاشیه
تصویر حاشیه
کناره، کرانه، کنار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حالیه
تصویر حالیه
کنونی، فعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابیه
تصویر خابیه
خم خنب سبو، سبوی بزرگ خم خنب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابیه
تصویر تابیه
در باب تفعیل آگاهاندن، یاد دادن، شاخچه بندی (تهمت زدن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرابیه
تصویر حرابیه
چای تازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابیه
تصویر نابیه
مونث نابی و پرت و پلا سخن چرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لابیه
تصویر لابیه
فرانسوی لبدیسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابیه
تصویر عابیه
زن زیبا، رشته کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحابیه
تصویر صحابیه
مونث صحابی زنی که درک صحبت رسول ص را کرده، جمع صحابیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صابیه
تصویر صابیه
باد میانین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حانیه
تصویر حانیه
می میفروشی میفروشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابیه
تصویر خابیه
((یَ یا یِ))
خم، خنب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حاشیه
تصویر حاشیه
((یِ))
کناره، کناره لباس، ناحیه و غیره، شرحی که بر کناره رساله یا کتاب نویسند، اطرافیان از اهل و عیال و خدمتگزاران، مصاحبان، همدمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حاشیه
تصویر حاشیه
دامنه، کناره
فرهنگ واژه فارسی سره